«ولما» دینکلی، یک کارآگاه بالقوه نوجوان بداخلاق، که به فرد جونز مظنون به قتل علاقه دارد. از آنجایی که مادرش سالها قبل ناپدید شده بود، ولما هر بار که سعی میکند معمایی را حل کند، توهمات وحشتناک مبتنی بر گناه دارد، علاقهای مادامالعمر که ناپدید شدنش را سرزنش میکند.