اکشن

چهار دزد خبره تلاش می‌کنند تا هر اثر هنری معروفی را که روان‌درمانگر متقابل آنها را اذیت می‌کند، بدزدند. یک کارآگاه تلاش می کند تا بفهمد "کلکسیونر" کیست.

یک شمشیرباز نجیب که دستش بریده شده بود، نزد معلم سابق خود باز می گردد تا از او در برابر یک باند شرور شمشیربازان رقیب دفاع کند...

ماجرای یک سارق حرفه ای بنام دبی اوشن، که تلاش دارد تا با جمع کردن گروه، سرقتی غیرممکن از (مت گالا)، یکی از بزرگترین مراسمهای مد و لباس، رقم بزند.

پس از مرگ ناگهانی پدرِ یک کماندوی نیروهای ویژه، او برای اداره کردن "باری" که به او به ارث رسیده است، به زادگاهش باز می گردد. در همین حال که به دنبال پاسخی برای مرگ مرموز پدرش است، از یک توطئه خطرناک پرده برداری می کند که ...

پس از گذشت 22 سال از اتفاقات فیلم « پارک ژوراسیک » ، حالا این پارک تبدیل به مکانی پرسود شده که خانواده ها به همراه فرزندانشان برای تماشا و لذت بردن از دایناسورهای عظیم الجثه به این محل می آیند. اما درست در زمانی که به نظر می رسد همه چیز تحت کنترل باشد، یک سرمایه دار هندی تبار به نام ماسرانی (عرفان خان) برای سود بیشتر، به دانشمندان دستور می دهد تا دایناسوری بزرگتر و بسیار ترسناک بوجود آورند که نتیجه اش منجر به خلق دایناسوری فراطبیعی و به وجود آمدن فاجعه‌ای عظیم می شود...

آتشفشان جزیره ایسلا نوبلار که پارک دنیای ژوراسیک در آن احداث شده بود، در آستانه فوران کردن است. در این بین کلیر دیرینگ یک سازمان حمایت از دایناسورها را تاسیس می‌کند و این گروه به دنبال پیدا کردن راهی هستند تا این دایناسورها را بگیرند و از جزیره خارج کنند.

«جیمز باند» (برازنان) پس از مأموریت ظاهرا ناموفقی که در کره ی شمالی داشته و تحمل چهارده ماه شکنجه و بازجویی، در حالی آزاد می شود که او را مهره ی سوخته تلقی می کنند. اما «باند» وارد عمل می شود تا جایگاه از دست رفته را دوباره به چنگ بیاورد. سرانجام نیز پی گیری هایش اوم را به «گوستاو گریوز» (استیونز) می رساند. «گریوز» تاجر الماسی است که اختراعی جدید به نام ماهواره ی ایکاروس را در اختیار دارد. ایکاروس می تواند ستون نور و انرژی ویران گرش را به هر سوی زمین که بخواهند، هدایت کند.

پس از زنده ماندن در یک حمله مرگبار، سرآشپز وید ویلسون تلاش می کند تا به دنبال رویای خود برود، او در حال یادگیریست تا بتواند از عهده ی ...

وید ویلسون، مامور سابق نیرو های ویژه که به یک مزدور تبدیل شده، هدف یک آزمایش شرورانه قرار می گیرد و به او قدرت شفابخشی اعطا می شود و شخصیت ددپول را به وجود آورد. به همراه توانایی های جدید و حس شوخ طبعی تاریک و مرموز خود، ددپول به دنبال شکار مردی است که تقریبا زندگی او را نابود کرده بود.

کشور ژاپن پس از جنگ، ویران شده و در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار دارد که یک بحران جدید در قالب یک هیولای غول پیکر و ترسناک پدیدار شده و…

در جریان غرق شدن یک کشتی انگلیسی بر اثر برخورد با مین در سواحل یونان، دستگاهی سری که تنها وسیله ی مخابره ی فرمان «آتش» به زیردریایی های مجهز به موشک های دوربرد نیروی دریایی انگلستان است، مفقود می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن دستگاه، درگیر رقابتی سخت با جاسوسان روسی می شود.

هنگامی که یک مستعمره صلح آمیز در لبه کهکشان خود را در معرض تهدید ارتش ظالم نایب بالیساریوس می بیند، کورا، زن جوانی با گذشته اسرارآمیز را به دنبال جنگجویان سیارات همسایه می فرستند تا به آنها در موضع گیری کمک کنند.

برترین جاسوس هند یعنی تایگر و عشقش زویا با دنیای تاریک اطلاعات و جاسوسی که سربازانش را از دوست داشتن دشمن منع می کند مبارزه می کنند...

سال ۹۲۲ میلادی. «احمد بن فضلان» (باندراس) عرب، دل باخته ی زنی شده که نباید؛ بنابراین او را به شمال که وحشی و بدوی است، می فرستند. پس از آن که گروه «احمد» به وایکینگ ها بر می خورند و با آنان رابطه ای دوستانه برقرار می کنند، پسرکی خود را به اردوگاه شان فرا خواند: «وندول» ها، موجودات هیولا صفت «میست»، به زادگاه آنان حمله کرده و هر که را سر راه خود می بینند، می کشند و می خورند...

در این فیلم که روایت متفاوتی از داستان مرد عنکبوتی است، «پیتر پارکر» ( اندرو گارفیلد ) مدارکی را بدست می آورد که ممکن است به کمک آن ها بتواند دریابد که پدر و مادرش چگونه در زمان کودکی او ناپدید شده اند. او در همین راه با دکتر «کرت کانرز»، که شریک سابق پدرش بوده،‌ آشنا می شود...

رایان اونیل در این فیلم درنقش یک راننده فوق العاده حرفهای است که در فیلمهای سینمایی نقش بدلکار را بازی میکند. البته او به گروههای خلافکار و سارق نیز به عنوان راننده در تعقیب و گریزها کمک میدهد. پلیسی به نام درن به دنبال دستگیر کردن راننده است. راننده تصمیم دارد از این حرفه خداحافظی کند، اما پلیس میخواهد به هر شیوهای شده او را دستگیر کند. پلیس یک گروه خلافکار را مجبور میکند تا یک سرقت مشترک با راننده انجام دهند.

یک هابیت مهربان از اهالی شایر و هشت همراهش برای نابودی یک حلقه قدرتمند راهی سفر می شوند؛آنها قصد دارند سرزمین میانه را از شر ارباب تاریکی، "سارون" نجات دهند.

یک مامور سرسخت سیا خود را در دست یک دختر 9 ساله نابالغ می بیند که مخفیانه برای مراقبت از خانواده اش فرستاده شده است.