کمدی

چهار دوست جدا نشدنی سعی می‌کنند با سفرهای یکروزه و شوخی‌ها به هزینه خانواده و اطرافیانشان با بحران میانسالی روبرو شوند.

دشمنان قسم خورده خود را در بدن یکدیگر می یابند و از این برای تخریب زندگی یکدیگر استفاده می کنند.

دانش آموزی باید با قلدرها و موانعی که در مدرسه با آن‌ها مواجه است روبرو شود...

یک نقص عملکرد استیچ و دوستی او با لیلو را تهدید می کند!

خانواده عجیب و غریب به حومه‌ای بی‌سروصدا نقل مکان می‌کنند، جایی که دوستی چهارشنبه آدامز با دختر یک مجری نمایش واقعی محلی متخاصم و سازگار، درگیری بین خانواده‌ها را تشدید می‌کند.

نیک به فرزندان خود پیشنهاد می دهد تا به یک سفر جاده ای طولانی مدت بروند اما..

داستان این فیلم در یدورولانکا اتفاق می‌افتد و به بررسی اخلاقیات افراد در دوران پارانویای پایان جهان در 21 دسامبر 2012 می‌پردازد، زیرا برخی نشان‌دهنده امید و اشتیاق هستند در حالی که برخی دیگر نشان‌دهنده افراد حساب شده‌ای هستند که می‌خواهند از ترس سود ببرند.

"جون" شانزده ساله پس از مرگ مادر خود، مدرسه خود را تغییر می دهد. او به کلاسی می رود که پسرعمویش "ماتیاس" در آن درس می خواند. همه پسران می خواند با "جون" قرار بگذارند اما او "اوتو"، ساکت ترین آنها را انتخاب می کند و...

یک دختر متوجه می شود که می تواند عملکرد پدر فوتبالیست خود را به طور جادویی از طریق کنسول بازی خود کنترل کند.

به یک پسر نوجوان دبیرستانی فرصتی داده شده تا برای مجله «رولینگ استون» در مورد یک گروه راک، مقاله‌ای بنویسد، آن هم در حالی که قرار است به همراه این گروه راک به یک سفر برای اجرای کنسرت جدیدشان برود.

بیست سال پس از خلق ریکی استانیکی خیالی، سه دوست دوران کودکی هنوز از رفیق خیالی خود به عنوان یک حقه برای رفتار ناپخته خود استفاده می‌کنند. وقتی همسران و شرکای آنها مشکوک می شوند و خواستار ملاقات با او می شوند،این سه نفر تصمیم می گیرند که شخصی به نام راد را برای بازی کردن در نقش ریکی استخدام کنند. با این حال وقتی راد وقتی نقش خود را بیش از حد جدی می گیرد...

دو دوست صمیمی این شانس را پیدا می‌کنند که کلبه ای را اداره کنند، که به سناریوی عالی برای سرگرمی تبدیل می‌شود.

یک افسر پلیس فاسد با چالش هایی از جانب خانواده، گانگسترها و سیاستمداران خود روبرو می شود.

پلی بویی به نام چارلی که متقاعد شده است که تمام روابطش مرده است، با ایوا زیبا و مرموز آشنا می شود. چارلی با توافق با یک رابطه غیر عادی، کمی بیشتر از رابطه آنها می خواهد.

مارگوت و پسرش کلود تصمیم می‌گیرند تا با خواهرش پائولین ملاقات کنند، پس از اینکه او اعلام کرد با مالکوم نه‌چندان تاثیرگذار ازدواج می‌کند.

یک کارمند بانک متوجه می شود که او در واقع یک شخصیت غیر قابل بازی در یک بازی ویدیویی جهان بازِ خشن است.

پیش درآمدی بر سریال ارتش مردگان ، که درباره یک قفل ساز آلمانی است که در مراحل اولیه آخرالزمان زامبی ها ، رهبری یک گروه از سارقان جاه طلب را برعهده دارد.

این فیلم کمدی در مورد یک آدم فریبکار می باشد که شغلی را در یک مدرسه قبول کرده زیرا از این طریق می تواند به پول های یکی از سرقت های گذشته اش که در آنجا مخفی شده است، دست یابد...