جنگی

1945 ، لنینگراد. جنگ جهانی دوم ، شهر را ویران کرده است ، ساختمانهای آن را تخریب کرده و شهروندان خود را از نظر جسمی و روحی در تنگنا قرار داده است. دو زن جوان در تلاش برای بازسازی زندگی خود در بین ویرانه ها ، به جستجوی معنا و امید می پردازند...

فیلم بازسازی کنفرانس ونیز،جائی که راه حل نهایی نازیها در هلوکاست ابداع شده و به تائید رسید است...

یک دختر آمریکایی به حومه ی شهری در انگلیس فرستاده می شود تا با بستگان خود زندگی کند؛ اما او در شرایطی قرار میگیرد که باید برای نجات جان خود زمانی که دولت نظامی انگلستان به یک دولت بسیار خشن تبدیل شده بجنگد...

در این حفاری از اشغال آمستردام توسط نازی‌ها، گذشته با زمان حال برخورد می‌کند: سفری از جنگ جهانی دوم تا سال‌های اخیر همه‌گیری و اعتراض و تأملی تحریک‌آمیز و تأییدکننده زندگی در مورد خاطره، زمان و آنچه در راه است.

فیلم داستان واقعی چهار اسیر جنگی نیروهای متفقین را روایت می کند که توسط نیروهای ژاپنی در جنگ جهانی دوم به اسارت گرفته شدند. نیروهای ژاپنی با رفتاری خشن آنها را مجبور به ساخت ریلی از میان جنگلهای برمه کردند ...

«گوییدو» ی یهودی (بنینی) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (براسکی) می شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می رسد و با او ازدواج می کند. اما چند سال بعد، او از همین حس طنز و شوخی خود باید بهره ببرد تا پسرش را در اردوگاه کار اجباری حفظ کند...

هنرمند آلمانی , از آلمان شرقی گریخته‌است و اکنون در آلمان غربی زندگی می‌کند ,اما توسط نازی‌ها و رژیم آن‌ها شکنجه می‌شود.

در سال‏هاى جنگ جهانى اول در كشور تومانیا، سربازى به نام « چارلى » ( چاپلین ) بر اثر سانحه‏ ى سقوط هواپیما حافظه‏ اش را از دست می‏دهد. او وقتى چشم باز میكند خود را در یك آسایشگاه روانى میابد و پس از مدتى كه طى آن حاكمیت كشور به دست دیكتاتورى به نام « هینكل » ( چاپلین ) افتاده، از آن جا مرخص می‏شود...

در چین باستان، یک پسر جوان آرزو دارد که روزی تبدیل به بزرگترین جنرال در پادشاهی کین شود.

لی شین و وانگ چی برای اولین بار در میدان نبرد ایستاده اند تا جلوی حمله ژائو را بگیرند. و همچنین گذشته ناشناخته یینگ ژنگ را دنبال می کند.

ژان کلود نقش یک مقام رسمی است که فقط به عنوان نفر دوم در فرماندهی در سفارت آمریکا منصوب شده است …

فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و در مورد شاهزاده ای است که عاشق رقاص دربار پدرش می شود و در این راه با پدرش درگیر می شود...

در حالی که یک سفیر آمریکا در جریان حمله ای به یک مجتمع آمریکایی در لیبی کشته می شود، یک تیم امنیتی تلاش می کند تا از هرج و مرج جلوگیری کند.

فیلم درباره رابرت بروس، مردی که برای رهایی اسکاتلند از سلطهٔ انگلیسی‌ها با ویلیام والاس همراه شد و علیه آنان جنگید…...

سال 1585. در انگلستان اغلب مردم کاتولیک هستند و ملکه ی پروتستان، «الیزابت» (بلانشت)، با مشکلات بسیاری روبه رو است. به خصوص که پادشاه کاتولیک اسپانیا، «فیلیپ دوم» می کوشد تا یک کاتولیک، یعنی «مری»، ملکه ی اسکاتلند (مورتن) را که جای او به قدرت برساند. از طرف دیگر مشاوران «الیزابت» از جمله «ویلیام والسینگام» (راش) فشار می آورند که او هر چه زودتر ازدواج کند...

«والاس» یک اسکاتلندی آزادی‌خواه است که پس از اتفاق ناگواری که برای همسرش رخ می‌دهد، تصمیم می‌گیرد با حکومت انگلستان به مبارزه برخیزد و در این راه با واقعیت‌ها و تلخی‌های بسیار زیادی روبرو می‌شود.

فیلم، دو هفته آخر زندگی «پیشوا» یعنی از ۱۷ تا آخر آوریل سال ۱۹۴۵ میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهی هیتلر به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر می‌دارد.

اواخر سال 1965، در ویتنام، «سرهنگ دوم هال مور» (گیبسن) مأموریت می یابد تا در دره ی درانگ حملاتی را رهبری کند. اما دیری نمی گذرد که «مور» و سربازانش در محاصره ی دو هزار نفر نیروهای دشمن قرار می گیرند...