کمدی

اقیانوس شناسی بنام «استیو زیسو» تصمیم می گیرد از کوسه‌ای افسانه ای که دوستش را کشته است، انتقام بگیرد. از این رو خدمه ای را جمع می کند و ...

فیلم از اینجا شروع میشه که ۴ تا مبلغ دینی همسایه یه پسر همجنسگرای شیطون میشن … خیلی هم شیطون! این پسر از یکی از این پسرای مبلغ دینی خوشش میاد و میخواد باهش رابطه برقرار کنه … کم کم عشق به وجود میاد

داستان نویسنده ای که حالا دیگر نویسندگی نمی کند و در عوض از پسری که به ضعف عضلانی مبتلاست مراقبت می کند. این دو در مسیر سفری ناگهانی، با دانشجویی برخورد می کنند که مسیر زندگی هردویشان را عوض می کند.

مرد کوتوله ای (پیتر دینکلیج) که به تازگی تنها دوستش را از دست داده است، به نیو جرسی می رود تا در خلوت خودش زندگی کند. طولی نمی کشد که او با یک مرد هات داگ فروش پرحرف و یک زن که مشکلات خاص خودش را دارد، آشنا می شود...

یک سرآشپز سخت کوش برای بازگرداندن پسر یک جادوگر از آمازون استخدام می شود، اما او درگیر مبارزه با کارگزار ستمگر شهر و جستجوی گنج افسانه ای می شود.

«والر» (نیکلاس کیج) یک جاعل و کلاهبردار بزرگ و ماهر اما به شدت وسواسی و روان پریش است. والر برای اینکه مشکلات روحی روانی اش بر روی حرفه اش تاثیر نگذارد به اجبار تحت مداوای دکتر کلین قرار می گیرد. دکتر کلین برای مداوای او تصمیم می گیرد وی را با دختر 15 ساله اش «آنجلا» که والر تاکنون او را ندیده و از وجودش نیز خبری ندارد مواجه کند. 14 سال پیش، در همان بدو ازدواج، همسر باردار والر او را ترک کرده و بنابراین والر هرگز موفق به دیدن دخترش نشده است. حال آنجلا برای یک تعطیلات کوتاه نزد پدرش می آید. بازگشت او والر را در موقعیت تازه و دشواری قرار می دهد.

گروهی سرباز بوسنیایی شبانه در قلمرو صرب ها درحال پیش روی اند که ناگهان با دمیدن روز کاملا درمعرض دید سربازان دشمن قرار می گیرند. نیروهای صرب به طرف شان شلیک می کنند و دیری نمی گذرد که فقط «چیکی» (دیوریچ) با شیرجه رفتن در سنگری در منطقه ی حایل بین دو جبهه ی متخاصم، زنده می ماند...

«هوبرت» (ژان رنو) یک پلیس فرانسوی خشن است. بعد از اینکه بخاطر روش هایش به مدت ۲ ماه از کار برکنار می شود، به ژاپن میرود. او در آنجا هم کلاسی سابقش را بهمراه دختر خردسالش می بیند، که هرگز از بدنیا آمدنش هم خبر نداشته است...

«هالی کندی» زنی زیبا و باهوش است که با تنها عشق زندگی اش، یک مرد ایرلندی احساساتی، شوخ طبع و بی پروا بنام «جری» ازدواج کرده است. جری بیمار میشود و سرنوشت آن دو را از هم جدا می کند. بعد از غم از دست دادن جری، تنها کسی که می تواند هالی را دلداری دهد، همان کسی است که دیگر پیشش نیست. جری بهتر از هرکسی هالی را می شناخته است، از این رو تصمیم گرفته قبل از مرگش نامه هایی برای هالی بنویسد. نامه هایی که نه تنها او را در تحمل این غم یاری می کنند، بلکه باعث می شوند خودش را دوباره پیدا کند.

داستان موریس فلیتکرافت، فردی رویاپرداز و خوش بین که موفق شد در سال 1976 به مسابقات مقدماتی قهرمانی گلف آزاد بریتانیا راه پیدا کند.

خانواده‌ای چینی درمی‌یابند که مادربزرگشان در حال مرگ است و تصمیم می‌گیرند موضوع را پنهان کنند تا عروسی‌شان را پیش از مرگ او برگزار کنند.

این فیلم که در دهه 1970 در دره سان فرناندو صحنه برداری شده است، یک دانش آموز دبیرستانی را دنبال می کند که دست بر قضا بازیگری موفق است و...

داستان یک مدیر اجرایی رادیو که مجبور به رقابت بین فرزندان خود برای به دست آوردن محبت همسرش می شود.

این فیلم داستان مردی را روایت می کند که به تازگی از کار خود اخراج شده و تصمیم می گیرد به همراه همسرش به جورجیا که کودکی خود را در آنجا گذرانده برگردد. آنها در تاریکی شب در جاده دچارحادثه شده و مجبور می شوند تا شب را در هتلی که در نزدیکی محل حادثه وجود دارد اقامت کنند اما وقتی وارد هتل می شوند متوجه می شوند که آن هتل در اصل کمپین آدمهای "هیپی" است و...

ولگرد خیابانی، «بیلی ری والنتاین» (مورفی) و جوان مرفه، «لوییس وینتورپ سوم» (ایکروید) مجبور می شوند موقعیت های شان را در زندگی «تاخت» بزنند تا نتیجه ی شرط بندی دو برادر ثروتمند - «مورتیمر» (آمیچی) و «راندولف دوک (بلامی) - روشن شود...

زنی از سوی مسولین در رشته ورزشی خود با موانعی روبرو می‌شود؛ اما سر انجام با کسب قابلیت شنیدن افکارشان, به آن‌ها برتری پیدا می‌کند.

ماجراهای یک جوان 17 ساله در اوایل سال 2000 که در شمال کالیفرنیا زندگی می کند.

اقتباسی بلند از فیلم کوتاه انیمیشن مارسل.