یک گانگستر یهودی پس از سی سال به قسمت شرقی شهر منهتن برمی‌گردد تا با خاطرات و تلخی‌های دوران گذشته‌ی خود روبرو شود.

داستان مردی که بعد از به هوش آمدن خود را درون بیمارستانی می بیند ولی چیزی از گذشته به خاطر ندارد. بعد از مدتی متوجه میشود که قاتلی سریالیست و پلیس بدین منظور او را تحت نظر دارد.

کارآگاه کمیک استریپ زندگی خود را بسیار پیچیده می بیند وقتی که ماهونی بی نفس به سمت او پیشروی می کند در حالی که سعی می کند با اوباش متحد Big Boy Caprice مبارزه کند.

زمانی که گروهی از سربازان سرکش به رهبری یک ژنرال تهدید به حمله گاز اعصاب از آلکاتراز علیه سانفرانسیسکو می کنند، یک شیمیدان و یک کلاهبردار باید از شهر دفاع کنند.

یک آکواریوم تمیزکننده معمولی برای یک ژیگولو می‌نشیند، اما مجبور می‌شود خودش تبدیل به یک ژیگولو شود.

در سیاتل یک کاراگاه زبده و استاد دانشگاه تهدید به مرگ میشود. او فقط ۸۸ دقیقه وقت دارد معما را حل کند...

پس از 15 سال، مایکل مایرز، که هنوز بسیار خطرناک است، از آسایشگاه روانی فرار می کند و بلافاصله به هادونفیلد باز می گردد تا خواهرش، لوری را پیدا کند.

مردی که کارهای خلاف را کنار گذاشته، به همراه همسرش که سابقا مامور پلیس بوده است، بچه‌ای ندارند. آن‌ها تصمیم می گیرند یک بچه از خانواده‌ی دیگری را بدزدند و خودشان بزرگ کنند. اما اوضاع از آنچه که پیش بینی می کردند پیچیده تر می شود...

در شهری از ایالت تگزاس، دو قاتل وحشی روانی از محاصره نیروهای پلیس می گریزند و پا در جاده ای کویری می گذارند. یک کلانتر بنام «ویدل» که به دنبال گرفتن انتقام مرگ برادرش از آن هاست، شروع به تعقیبشان می کند...