روایت موجودی بیگانه که در نقطه عطفی در تکامل انسان به زمین می رسد و باید برای تعیین آینده ما با گذشته خود مقابله کند.

زندگی ما، علیرغم تمام راه و روش هایی که به کار میگیریم تا به اون نظم ببخشیم، درنهایت بخشی بسیاری از آن آشفته و دارای هرج و مرج است.گاها اتفاقات تراژدی و کمدی می توانند با هم یکی شوند.«سگ‌های بارانی» یک سریال درام فوق‌العاده و در عین حال پرآشوب است،که ما این موضوع را با شکوه پیچیده‌اش مشاهده می‌کنیم.

شرلوک هلمز در لندن قرن بیست و یکم زندگی می کند، شهری پر از رمز و راز، جنایت و فریب. کوچه پس کوچه ها با دزدان، باج گیران، قاچاقچیان و قاتلان زنجیره ای زنده است. وقتی پلیس ناامید است، از آقای شرلوک هلمز و روش‌های غیر متعارف او برای روشن کردن موضوع استفاده می‌کند.

یک داستان عاشقانه که در اطراف یک سینمای قدیمی زیبا در ساحل جنوبی انگلستان در دهه 1980 اتفاق می افتد.

“دایانا بیشاپ” (ترزا پالمر) یک مورخ و البته جادوگر است. او به نسخه خطی کتاب سحر شده Ashmole 782 که همه موجودات ماورایی به دنبال آن هستند، به طور اتفاقی دسترس پیدا می‌کند و تلاش دارد تا معماهای آن را حل کند. فردی مرموز به نام “متیو کلیرمونت” به او پیشنهاد کمک می‌دهد اما دایانا بزودی می‌فهمد که متیو یک ومپایر است و جادوگران نباید به ومپایرها اعتماد کنند.