هنرمند آلمانی , از آلمان شرقی گریخته‌است و اکنون در آلمان غربی زندگی می‌کند ,اما توسط نازی‌ها و رژیم آن‌ها شکنجه می‌شود.

جان مک کلین برای کمک به پسر نافرمانش جک، به روسیه سفر می کند اما متوجه می شود که جک یک مامور سی آی ای است که قصد دارد از دزدی یک اسلحه اتمی جلوگیری کند. این مسئله باعث می شود تا پسر و پدر همراه شوند تا جلوی این نیرو های زیرزمینی را بگیرند...

مردی از کما بیدار می شود و در میابد که شخصی دیگر هویت او را دزدیده و اکنون هیچ‌کس، حتی همسر خودش حرفش را باور نمی کند. او قصد دارد به کمک زنی جوان، هویت خود را اثبات کند.

دولت آلمان شرقی، کنترل بسیار شدیدی بر مردم اعمال می‌کند، خصوصا قشر روشنفکر جامعه که شامل نویسنده‌ها، فیلمسازها و در کلّ، هنرمندان می‌باشند. در این میان، فردی به نام «ویسلر» که یکی از کارکنان سازمان امنیت ملی می‌باشد، مأمور کنترل و استراق سمع شاعر و نویسنده‌ای به نام «درایمن» می‌شود. او در حین انجام وظیفه، تحت تأثیر زندگی او و همسرش قرار گرفته و دچار تغییر و تحول شخصیتی می‌شود.

در دوران جنگ جهانی دوم "کرت گرشتاین" افسر نیروهای اس اس که شاهد کشته شدن یهودیان در اردوگاههای مرگ به دست نیروهای نازی بود،تصمیم می گیرد این جنایت را به پاپ اطلاع داده و جهانیان را از این موضوع آگاه کند.در این حین کشیشی جوان به درخواست کمک او پاسخ می دهد و...

در هلند تحت اشغال نازی ها در طول جنگ جهانی دوم ، یک خواننده یهودی به مقر منطقه ای گشتاپو برای مقاومت هلند نفوذ می کند.

فیلمی بر اساس یک داستان واقعی که داستان دختری به نام "کالینکا" می باشد که به دست فردی کشته میشود و پدرش "آندره" به دنبال قاتلش میگردد تا اورا در اختیار قانون و عدالت قرار دهد.