داستان رینا ویرک، دختر 14 ساله کانادایی است که در سال 1997 به قصد شرکت در یک پارتی از خانه خود خارج شد و دیگر بازنگشت، هفت دختر و یک پسر نوجوان متهم به قتل وحشیانه رینا هستند که ...

دو سال پس از اثبات علمی زندگی پس از مرگ، مردی تلاش می کند تا به یک زن جوان کمک کند تا از گذشته تاریک خود جدا شود.

پس از مرگ سه کودک که مظنون به کشته شدن توسط گرگ ها هستند، نویسنده راسل کور توسط مادر یک پسر بچه شش ساله گم شده استخدام می شود تا پسرش را در بیابان آلاسکا ردیابی و پیدا کند.

یک افسر نیروی دریایی آمریکا که جوخه او طی یک عملیات مخفی توسط دشمن غافلگیر شده و 12 نفر از اعضای جوخه کشته می شوند.اتفاقی تراژیک که او خودش را مسئول اتفاق رخ داده می داند. کمی بعد او به اسراری تاریک پی می برد که حاکی از تهدید زندگی او و نزدیکانش توسط نیروهای دشمن است.موضوعی که او را عازم ماموریتی مرگبار برای نجات جان خود و عزیزانش میکند

یعد از اینکه یک حادثه ی عظیم نسل بشر را از بین می برد و عده ای کمی از انسان ها زنده می مانند، دو خانواده مجبور می شوند در یک خانه با هم زندگی کنند تا بدین ترتیب از خطرهای شیطانی بیرون از خانه در امان باشند اما طولی نمی کشد که می فهمند وحشت واقعی درون خانه است و …

زنی به همراه فرزندان نامزدش برای تعطیلات به روستایی دورافتاده می‌روند. با گرم شدن رابطه آن‌ها ناگهان اتفاقات عجیب و غریبی رخ می‌دهد که...

داستان دو برادر که در تلاش برای به سرانجام رساندن یک سرقت در طول مسابقه نسکار در کارولینای شمالی می باشند.

داستان زندگی یکی از بهترین مربیان فوتبال آمریکایی به اسم جو پترنو که درگیر پرونده فساد اخلاقی می شود.

«دیزی جونز و شش نفر» داستان ظهور گروه راک دیزی جونز و شش نفر در صحنه موسیقی لس‌آنجلس دهه 70 است. و تلاش هایی که برای کسب جایگاهی نمادین در سراسر جهان.

یک دختر جوان بنام "استار" که چیزی برای از دست دادن در زندگی اش ندارد، به گروهی از مجله فروش های در حال سفر می‌پیوندد. او پس از مدتی به دام مهمان هایی دائم الخمر و مصرف کننده های مواد مخدر می افتد و در همین زمان با "کریس" نیز آشنا می شود که ...

یک افسر پلیس تنزل رتبه که به یک میز تماس منصوب شده است، زمانی که یک تماس تلفنی اضطراری از یک زن ربوده شده دریافت می کند، درگیر می شود.

در آینده‌ای دور، و در سرزمینی خشک و بی‌آب و علف، یک زن بر علیه حاکم و قوانین او شورش می‌کند و برای پیدا کردن سرزمین مادری خود راهی سفر می‌شود. گروهی از زنان زیبا که توسط حاکم سرزمین، زندانی شده بودند، او را همراهی می‌کنند ولی در ادامه، با مردی بی‌خانمان و کم‌حرف به نام «مکس» نیز مواجه می‌شوند.

در مناطق روستایی جنوب اوهایو و ویرجینیای غربی که یک جنگل دور افتاده و فراموش شده به حساب می‌آید، طوفانی از ایمان، خشونت و رستگاری به راه می‌افتد. شخصیت مثبت و اصلی داستانِ ما یعنی ویلارد راسل که برای نجات همسر در حال مرگش بسیار ناامید و مستاصل شده، مجبور می‌شود که فداکاری‌ای انجام دهد. پسرِ او که آروین نام دارد (با بازی تام هالند)، به گونه‌ای بزرگ شده که در دوران مدرسه به‌شدت از طرف قلدرهای مدرسه‌اش زور می‌شنید. حالا او تبدیل به مردی شده که می‌داند درست در چه زمانی باید دست به کار شود.

سال ۱۹۷۵، «جون جت» (کریستین استوارت) دختر جوانی است که آرزوی تشکیل یک گروه موسیقی به سبک «راک اند رول» که مخصوص دختران است را دارد اما سبک موسیقی او گیتار برقی است، سبکی که در آن زمان مخصوص پسرا بوده و دخترا از گیتار معمولی استفاده می کردند. او با کمک کیم فاولی موفق می شود تا گروه کوچکی آماده کند اما به شخصی نیازمندند تا در حین نمایش به سبکی مثل «لیدی سول» اجرا کند تا جوانان نیز به این گروه علاقه مند شوند و در این کار نیز از «شری کوری» (داکوتا فانینگ) کمک می گیرند. حالا گروه آنان کامل است و پیش به سوی شهرت می روند…

سم (اندرو گارفیلد) شخصی قابل اعتماد، اما یک جوان بی هدف است. پس از ناپدید شدن همسایه‌اش که از قضا به او علاقه مند شده به سرعت جستجو را برای یافتنش آغاز می‌‌کند. سم به جستجو در شرق شهر لس آنجلس برای پیدا کردن سرنخی در مورد سارا ادامه می‌دهد، اما با حقایق و توطئه‌هایی شوم، بیشتر از آنچه که وی تصورش را می‌کرد، روبه‌رو می‌شود.