Looney Tunes به دنبال پدر گمشده مردی و الماس افسانه ای Blue Monkey می گردد.

وقتی دانه‌های عجیب و غریب از فضا به زمین می‌روند، غلاف‌های مرموز شروع به رشد کرده و به سانفرانسیسکو حمله می‌کنند و ساکنان شهر را در یک زمان تکرار می‌کنند.

"آنابل" دختری تازه وارد در یک مدرسه کاتولیک مخصوص دختران است.او که از دو مدرسه قبلی خود اخراج شده است به معلم خود "سایمون بردلی" علاقه مند می شود."آنابل" از علاقه اش دست نمی کشد تا اینکه "سایمون" مجبور می شود بین قلب خود و کار درست یکی را انتخاب کند...

جوانی سیاه پوست به نان «بابی ارل» (آندروود) را به جرم هتک حرمت و کشتن دختری یازده ساله دستگیر می کنند. «تانی براون» (فیش برن)، پلیس سیاه پوست با خشونت وادارش می کند که اعتراف کند. هشت سال بعد، وکیلی به نام «پل آرمسترانگ» (کانری) در دانشگاه هاروارد طی یک سخنرانی به شکنجه ی پلیس و نژادپرستی در قوانین ضد سیاه پوستان حمله می کند و مادر «ارل» (دی) از «آرمسترانگ» می خواهد که پرونده ی پسرش را به دست بگیرد...

گى ( گیبل ) و وردست‏هایش، «گوییدو» ( والاك ) و «پرس» ( كلیفت )، كابوى‏ هاى ازاسب‏ افتاده اى هستند كه در غرب آمریكا سفر مى‏ كنند و دنبال مشاغل جورواجور مى‏ گردند. تا این كه با «رازلین» ( مونرو ) آشنا مى‏ شوند كه اخیرا از شوهرش طلاق گرفته است...