چندسال پس از اتفاقات قسمت اول ، جوناس تیلور که در حال مطالعه بر روی یک مگالودون جوان، که در اسارت نگهداری می شود،می باشد. سایر اعضای تیم های تحقیقاتی در گودال «ماریانا» جایی که مگالودون برای اولین بار در آن یافت شد،کاوش می کنند،در حین تحقیقات آنها موجودات ماقبل تاریخ دیگری به نام کرونوسوروس را کشف می کنند. این موجود خزنده دریایی بزرگی بود که برای شکار دسته جمعی تکامل یافته بود و در اعماق این گودال زندگی می کرد. اکنون جوناس در مواجهه با این موجود جدید علاوه بر مگالودون ها، باید با خطرات بسیار زیادی دست و پنجه نرم کند تا بتواند از مهلکه جان سالم به در ببرد...

همانطور که خورشید در حال خاموش شدن است، مردم در سرتاسر جهان پیشرانه های سیاره ای غول پیکر می سازند تا زمین را از مدارش خارج کنند و زمین را به سمت یک منظومه ستاره ای جدید ببرند. با این حال، سفر 2500 ساله با خطرات غیرمنتظره ای همراه است و برای نجات بشریت، گروهی از جوانان در این عصر زمین سرگردان سخت برای بقای نوع بشر مبارزه می کنند.

در ادامه قسمت قبل، انسان‌ها پس از اطلاع از اینکه خورشید به سرعت در حال سوختن است، موتورهای غول‌پیکری می‌سازند تا زمین را به سمت منظومه شمسی جدید هدایت کنند. حال سرنوشت بشریت به دست افراد معدودی سپرده می‌شود که تلاش می‌کنند با شجاعت تمام این ماموریت خطرناک را به پایان برسانند اما…

پس از کمین و کشتن رقیب خود، از دست دادن همه چیز در این روند، جنگ سالار ناامید هو جی به یک صومعه شائولین روی می آورد تا به دنبال نجات باشد.

«چان» کارآگاه پلیس کهنه کار که تقریبا به انتهای دوره ی کاری اش رسیده، مراقب دختر یک شاهد است که توسط تبهکاری بی رحم بنام «پو» بقتل رسیده. «ما» که در هنرهای رزمی مهارت بالایی دارد، به جای چان بعنوان رئیس دایره جنایی انتخاب می شود...

لو بدلکاری است که با اسب بدلکارش که خرگوش قرمز نام دارد در خیابان ها اجرا می کند. او که از دخترش بائو جدا شده و به گانگسترها بدهکار است، در فقر و فلاکت زندگی میکند. وقتی وکلا سعی می کنند خرگوش سرخ را از او بگیرند، او مجبور می شود دوباره با دخترش ارتباط برقرار کند و از نامزد دخترش که به تازگی وکیل شده است،کمک بگیرد. هنگامی که ویدیویی از مبارزه لو و خرگوش قرمز با گانگسترها در فضای مجازی پخش می‌شود،او و اسبش یک شبه به شهرت بسیار زیادی دست پیدا میکنند...

در سال هزار و نهصد و چهل و شش در خاور دور، «الکس» پسر «ریک اوکانل» و «ایولین» مقبره ی «امپراطور هان» و ارتش ده هزار نفری او را کشف می کند.که قرن ها قبل توسط جادوگری طلسم شده اند.

هنگامی که ماموریت یک پلیس مخفی به نام کیت، برای دستگیری مغز متفکر یک گروه خلافکار با مشکل مواجه می شود و عملیات متوقف می گردد، او خود را ناپدید می کند تا از دسترس خارج شود. اما عمویش به جستجوی او می پردازد و متوجه می شود که...

ژانگ گیو در یک فروشگاه بزرگ شده است و غذا تحویل میدهد.با اینکه تحصیلات بالایی ندارد اما مردم محله اورا دوست دارند چون بسیار باشخصیت است.او نیز آن محله را خیلی دوست دارد , …

سه پلیس تیمی تشکیل میدهند برای متلاشی کردن یک باند جنایتکار که شامل هفت نفر می باشند ...