یک نمایشنامه نویس شیکاگو از خود هیپنوتیزمی استفاده می کند تا در زمان سفر کند و با بازیگری که پرتره قدیمی اش در یک هتل بزرگ آویزان است ملاقات کند.

مکس و نیکول که هر دو از مشکلات متعددی در زندگی شخصیشان رنج می برند، سعی می کنند با گرفتن یک توله سگ،قدم بعدی را برای رسیدن به اهداف زندگی خودشان بردارند یعنی : قرار ملاقات. آنها که سگ هایشان را برای پیاده روی به پارک برده و در همین حین سعی می کنند با یکدیگر بیشتر آشنا شوند.در ظاهر همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه متوجه اختلاف شخصیتی شدید یکدیگر می شوند و...

زمانی که یک ویولونیست هیپ هاپ که در متروی نیویورک برای مردم اجرای زنده انجام میدهد، با یک رقاص کلاسیک برخورد میکند فرصتی بزرگ برای تغییر زندگی پیش پای هردوی آنها قرار میگیرد.

یک طراح رقص جوان یک رقصنده معاصر و یک پیانیست مبتکر را در مورد انتظارترین نمایش جدید برادوی نیویورک انتخاب می کند.

«جان بک‌ویت» (اوون ویلسون) و «جرمی گری» (وینس وان) دو متخصص در امر سوء استفاده از مراسم های عروسی هستند که با هم کار می کنند. اما زمانی که جان عاشق دختری بنام «کلیر» می شود، این دو در مقابل هم قرار می گیرند.

داستان دربارۀ پسری به نام پیتر است که از اینکه باید اتاقش را با پدربزرگش ( رابرت دنیرو ) شریک شود ناراضی ست, و تصمیم میگیرد که از هر طریقی شده جلوی این اتفاق را بگیرد.

داستان فرزندان دو رقیب سرسخت پیتزا فروش در نیویورک که رابطه‌ عاشقانه‌ شان شدت گرفته و باعث شعله ور شدن آتش رقابت خانواده‌هایشان می‌شود.

«جیمز باند» (مور) مأموریت پیدا می کند تا با «مستر بیگ» (کوتو) مبارزه کند. «مستر بیگ» قصد دارد اعتیاد به هرویین را گسترش بدهد و نیمکره ی غربی کره ی زمین را تحت اختیار خود درآورد...