پس از اینکه زنی مجرد و حرفه ای به حال خود رها می شود تا فرزند مردی متاهل به دنیا بیاورد، او یک فرصت عاشقانه جدید در یک راننده تاکسی پیدا می کند. در این میان دیدگاه نوزاد تازه متولد شده از طریق صداپیشگی روایت می شود.

«استیون» (برادریک)، پس از جدایی از «رابین» (مان) احساس غم و تنهایی می کند. او در آپارتمان جدیدش با «چیپ» (کری) که برای نصب تلوزیونی کابلی آمده، آشنا می شود و با این شخصیت سمج و غیر قابل تحمل و دوستی عمیقی به هم می زند..

مارتا (الیزابت تیلر) و جرج (ریچارد برتن) زوج میانسالی هستند که زوج جوانی را نیمه شب به خانه شان دعوت می کنند. این فرصتیست دوباره تا عقده های چندین ساله آنها نمایان شود ...

داستان در مورد دو فرد که در انتهای جاده (پیری و کهنسالی) هستند و ثابت می کنند که هیچوقت برای دوست داشتن دیر نیست.

مردی جوان،همسرش و کارگرش برای پیدا کردن پدر و مادر واقعی او در طول کشور سفر می کنند و...

زنی که از بیماری پارکینسون رنج می برد با یک دلال دارو آشنا می شود، و پس از مدتی در میابند که هردو معتاد چیزی هستند بنام «عشق».

دورتمندور ( رابرت ردفورد ) پس از آزادی از زندان ، در خیابان راه میرود که ناگهان با استقبال بد برادرزنش ، کلپ ( جورج سیگال ) مواجه میشود که وی پیشنهاد سرقت یک الماس را از طرف دکتر اموسی ( موزز گان ) در موزه شهر را میدهد تا اینکه …