در قرن هجدهم فرانسه شوالیه "دی فرونساک" و دوست بومی و آمریکایی خود "مانی" توسط پادشاه به ایالت "جوادان" فرستاده می شوند تا در مورد کشته شدن صدها نفر به دست یک هیولا تحقیق کنند...

داستان این مینی سریال در مورد پدری به نام ” تونی ” است . در جریان یک مسافرت به فرانسه ، پسر ” تونی ” که نامش ” اولیور ” است ، ربوده میشود و هیچگونه اثری از ربایندگان پیدا نمیشود . بنابراین ” تونی ” تصمیم میگیرد که خودش به دنبال پسرش برود و به هیچ عنوان حاضر نیست بپذیرد که پسرش ممکن است کشته شده باشد...

«نزدیک» فیلمی درباره دوستی و مسئولیت.

«رزتا» (دوکن) با مادر الکلی، بی مسئولیت و نومیدش (یرنو) در یک کاروان کوچک و قراضه که نه توالتی دارد و نه آب لوله کشی، زندگی می کند. او آرزوی یک زندگی معمولی را دارد و می خواهد شهروند مفیدی برای جامعه باشد، اما از همین حداقل هم محروم است. تنها کسی که با «رزتا» احساس هم دردی می کند، «ریکه» (رونژیونه) است که در یک دکه ی تنقلات فروشی کار می کند و حقوق بخور و نمیری دارد....

سه ماه از شروع حاملگی دفین می گذرد. دفین به تعطیلات رفته است و منتظر دوست پسرش است که به او ملحق شود. او در این سفر با ماکسیم آشنا شده و رابطه ای صمیمی با او برقرار می کند. صمیمیت بین آن ها رفته رفته زیاد شده و آن ها را به یکدیگر نزدیک تر می کند. این رابطه در نهایت به یک رابطه ی عاشقانه ی تمام عیار تبدیل می شود و...

در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، در نوامبر سال ۱۹۱۸ ، ادوارد پریکورت چند روز قبل از آتش‌بس ، زندگی آلبرت میلارد را نجات داد. این دو مرد به غیر از جنگ هیچ چیز مشترکی نداشتند و…