چیزی که قرار بود یک شب آرام برای نگهداری از بچه ها باشد، پس از رسیدن دوستان پرستار بچه، به یک آشفتگی تبدیل می شود.

یک کارمند دولتی فرانسوی از پروونس به شمال دور تبعید می شود. او با تعصب شدید نسبت به این مکان سرد خانواده‌اش را ترک می‌کند تا به‌طور موقت به آنجا نقل مکان کند.

روایت سه نفر است؛ اولگا، مهاجر روسی ثروتمند و عضو مبارزان فرانسوی، جولز، کمک رسان فرانسوی و هیلمات، افسر رده بالای آلمان نازی، که دوران وحشتناک جنگ را سپری می کنند

در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، در نوامبر سال ۱۹۱۸ ، ادوارد پریکورت چند روز قبل از آتش‌بس ، زندگی آلبرت میلارد را نجات داد. این دو مرد به غیر از جنگ هیچ چیز مشترکی نداشتند و…

گرگ و کو برای خیانت برنامه می چینند. او عاشق فردی به نام فلو می شود دست بر قضا پدرش مشتری او می باشد.