«بازرس لی» (چان) محافظت از دیپلماتی چینی را به عهده دارد که اطلاعات زیادی در مورد تشکیلات جنایتکار «تریاد» دارد. اما دیپلمات پیش از این که بتواند به افشاگری بپردازد مورد سوء قصد آدم کشی به نام «کنجی» (سانادا) قرار می گیرد. «بازرس لی» به هم کار قدیمی خود «کارآگاه جیمز کارتر» (تاکر) ملحق می شود و این دو برای پی گیری پرونده ی ماجراهای «تریاد» رهسپار پاریس می شوند...

اتان و گروهش, غیر ممکن ترین ماموریت شان را برعهده می گیرند, ریشه کن کردن یک سندیکا که "ماهرترین و سرکش ترین سازمان بین المللی در نوع خود "، می باشد ,که درصدد از بین بردن صندوق بین المللی پول هستند.

"نیک" یه مامور ویژه است که در یک گروه خلافکاری آسیایی نفوذ کرده تا بتواند شخصی به اسم "بانکر" را دستگیر کند. بعد از مدت 8 سال نیک موفق میشود مدارک کافی برای دستگیری بانکر را جمع کند ولی همین موقع بهش دستور میرسد که همچنان به ماموریتش ادامه بدهد تا کسی که بانکر برایش کار میکند را گیر بیندازد و از این طریق کل تشکیلات گروه از هم بپاشد. با گذشت زمان نیک متوجه میشود که حالا دیگر به درآوردن پول راحت و داشتن قدرت عادت کرده و برایش سخت است که بخواهد از نقشش بیرون بیاید و دوباره تبدیل به یک پلیس شود و …

داستان واقعی یک تاجر آلمانی که در سال 1937 حدود دویست هزار چینی را از قتل عام شهر نانجینگ نجات داد ...

پلیس هنگ کنگ در حال گروه مافیایی است که توسط فردی به نام "نقاش" رهبری می‌شود. برای این منظور پلیس از "لی من" کمک می‌گیرد.