یک مهندس کامپیوتر فلج که بر روی ویلچر در زیرزمین خانه اش کار میکند، صداهایی از چند سارق که در حال دزدی از بانک هستند را می شنود. در ادامه...

مستندی در رابطه با تهدید‌های روز افزون در قرن 21 و کاری که می‌توان برای مقابله با آن‌ها کرد.

زندگی دبیرستانی بیش از حد برای "نادین" غیرقابل تحمل شده است چراکه برادر بزرگترش با بهترین دوستش "کریستا" آشنا شده است.

داستان "رِی کروک"، فروشنده ای که رستورانی با غذاهای مبتکرانه ای ابداع می کند و همراه با برادرش، "مک دونالد"، به یکی از بزرگترین کسب و کارهای رستورانی در جهان تبدیل می شوند.

مشاهده ای آرام از پیروزی ها و شکست های زندگی روزمره، همراه با شعر مشهود در کوچکترین جزئیات آن.

یک مجری مشهور برنامه‌ های اقتصادی به نام «لی گیتز» در برنامه تلویزیونی خود به اسم «هیولای پول» چند توصیه ی اقتصادی را مطرح می کند اما مردی که تمام ثروت اش را به علت گوش کردن به یکی از توصیه های او از دست داده است، او و همه گروه سازنده این برنامه را به گروگان می گیرد.

داستان در مورد خواننده محبوبی در شهر نیویورک می باشد که برای کناره گیری همیشگی از کارش می خواهد گروهش را ترک کند و باید از دوستانش خداحافظی کند، ولی ...

داستان جوانی به نام “پاتریک" که به سان فرانسیسکو باز می گردد تا در عروسی یکی از دوستان صمیمی خود شرکت کند. او، ریچی و کوین ۳ دوست صمیمی هستند و دوباره فرصت این پیش آمده است که با هم باشند.

در سال 1959، یک افسر بالارتبه به قتل معشوقه ی همسرش متهم می شود.

فیلمی در رابطه با جرم‌های ترسناک و دادگاه "کرمیت گانسل"، بزرگترین قاتل سریالی آمریکا.

نگاهی کمدی به رابطه مردی ثروتمند با مردی بیکار و سابقه‌دار که برای کمک او را استخدام کرده است.

داستان عاشقانه در مورد پسری آذربایجانی و مسلمان و دختری گرجستانی و مسیحی می باشد که ...

داستان فردی به نام بریجت که دوست دارد برای همیشه مجرد بماند اما زمانیکه متوجه می شود حامله است و حرفه شغلی اش در خطر افتاده، مجبور می شود که به دنبال پدر نوزاد بگردد ولی او نمیداند که پدر نوزاد چه کسی است.

رقاص‌‌های فرانسوی در یک مدرسه خالی و دور افتاده جمع می‌شوند اما این شب شاد تبدیل به کابوس می‌شود

داستان "ادی ادواردز" مشهور که در مسابقات المپیک زمستانی سال 1988 تماشاگران را شگفت زده کرد.

بزرگترین کلاهبرداری بازاریابی شبکه ای کره، شبکه ای به مراتب بیشتر از فساد و توطئه را آشکار می سازد.

یک مدیر آرام و خونسرد زمانی که پسرش توسظ یک گروه بطرزی وحشیانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته، تمام کسانی که در این قضیه دست داشته اند را مجازات می کند...

پس از نبرد، جوگه لیانگ به سرزمین وو می‌رود و از فرمانروا سون چیان می‌خواهد تا با لیو بی متحد شود اما او می‌گوید که نیاز به تفکر بیشتری دارد. در این زمان جوگه لیانگ با جو یو، فرمانده ارتش و نایب‌السلطنه کشور وو که سخت مشغول آموزش لشکر خود است آشنا می‌شود و درمی‌یابد که او نیز موافق جنگ با سائو سائو است. سون چیان نیز سرانجام با اعلام حمایت خود از لیو بی با او متحد شده و کشور وو نیز وارد جنگ علیه سائو سائو می‌شود ...