به دلایلی ناشناخته، هسته ی مرکزی کره ی زمین از چرخش باز ایستاده است. گروهی از بزرگ ترین دانشمندان دنیا به کمک سفینه ای زیرزمینی به مرکز زمین می روند تا با منفجر کردن بمبی اتمی، دوباره هسته را فعال کنند و دنیا را از نابودی حتمی نجات دهند...

داستانی عاشقانه از ساکنان ایالات تگزاس و اتفاقاتی که پشت سر می گذارند.

این فیلم به عنوان اولین نمایش انگلیسی زبان گارونه عمل می کند و سه رشته داستانی مجزا را در هم می آمیزد.

در آغاز سال نو پس از آن که موجی سهمگین به کشتی لوکس پوزیدون اصابت و آن را واژگون می کند، ناخدای کشتی به سرنشینانی که جان سالم به در برده اند اطلاع می دهد که سالن رقص کشتی حالت یک حباب هوا را دارد و آن ها می توانند تا موقع رسیدن کمک، در آن جا پناه بگیرند.

دو خواهر در یک خانه جنگلی دور افتاده زندگی میکنند. پس از یک قطع برق سراسری، آنها در تاریکی مطلق بدون گاز، آب و حتی یک وسیله‌ی ارتباطی گیر می افتند و باید یاد بگیرند چگونه از تهدید های پیش رو جان سالم بدر ببرند.

کوین هارت با استند آپ «کوین هارت: بررسی واقعیت» در سه سال گذشته، به صحنه باز می گردد....

داستانِ فیلم ماجرای پسر جوانی با بازیِ Dane DeHaan که دوست دوست دخترش Aubrey Plaza از دنیای مُردگان باز میگردد و این درحالیست که اشتهای زیادی برای خوردن گوشت آدمی زاد دارد و به روایتی چیزی شبیه به زامبی شده...

چهار جوان به نام های «جولی» (هیوئیت)، «هلن» (گلار)، «بری» (فیلیپ) و «ری» (پرینز جونیر)، در شب چهارم ژوییه و حین وقت گذرانی با اتومبیل ظاهرا باعث مرگ رهگذری در جاده می شوند. تابستان سال بعد ناشناسی برای آنان که جمع شان از هم پاشیده است، نامه هایی با مضمون «من می دانم تابستان گذشته چه کردید» می فرستد و آنان را دچار وحشت می کند.

شش دوست وارد شهر کوچک و ساکتی می شوند که در آن یک موزه از مجسمه های مومی وجود دارد، و در آن دو برادر زندگی می کنند که با استفاده از راه خاصی مجسمه ها را بطرزی باور نکردنی واقعی می سازند...

داستان زنی پس از تصادف هر روز که از خواب بیدار می شود و چیزی از گذشته به خاطر نمی آورد. تا اینکه یک روز متوجه حقایق وحشتناکی می گردد که او را مجبور می کند از تمام کسانی که اطراف او هستند سوالاتی را بپرسد.

در سال ۱۹۹۹، برت کرایشر، دانشجوی سال اول کالج، به سفری به روسیه می رود. در طول یک شب مهمانی سخت، برت با یک راهنمای تور به نام ایگور به همراه دوستانش دوست می شود و تبدیل به "ماشین" می شود که یک افسانه در فولکلور روسیه است.

برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...

"لیبی دی" که تنها 7 سال داشته که پدر و مادرش به طرز وحشیانه ای جلوی چشمانش به قتل می رسند. حال که 25 سال از آن حادثه می گذرد او قبول می کند که با حقایق دردناک آن شب کنار بیاید.

زمانی که پلیسی یک شب را در سردخانه بیمارستانی سپری می‌کند، متوجه رویدادهای عجیب و غریبی می‌شود که در یکی از اجساد رخ می‌دهد.

زنی یک نامه عاشقانه غم انگیز را در یک بطری در ساحل کشف می کند و مصمم است نویسنده آن را ردیابی کند.

زن جوانی پس از رها شدن در قبرستانی که در پارچه‌ای با نمادهای شیطانی پیچیده شده بود، سعی می‌کند ریشه‌های خود را پیدا کند، اما وقتی به پاسخ‌ها نزدیک‌تر می‌شود...

هفت سال پس از دستگیری در ویتنام، ما سئوک دو به یک تیم جدید برای تحقیق در مورد یک قتل ملحق می شود. او به زودی شروع به بررسی عمیق تر می کند وقتی متوجه می شود که پرونده مربوط به یک ماده مخدر مصنوعی و یک گروه اراذل و اوباش است.

Warhorse One روایتی گیرا را ارائه می دهد که حول محور یک عملیات نجات غیرنظامی شجاعانه است که پس از خروج ارتش ایالات متحده از افغانستان در سال 2021 اتفاق می افتد. طرح با سقوط سرنوشت ساز هلیکوپتری در حال انتقال تیمی از SEAL ها در حالی که راه خود را در پیش می گیرند، آشکار می شود.تنها یک اپراتور موفق می شود از تصادف جان سالم به در ببرد...