درام

ایرلند دهه ی ۱۹۶۰. جبهه ی آزادی بخش ایرلند (IRA) در یک نوشگاه در گیلفورد بمب گذاری می کند. اما چهار جوانی که به جرم این بمب گذاری دستگیر و محکوم می شوند، در واقع گناهکار نیستند.

حسابداری بنام «ویلیام بلیک» (جانی دپ) بعد از کشتن یک مرد، با یک سرخ پوست مرموز بنام «هیچکس» روبرو می شود، کسی که او را برای سفرش به دنیای روحانی آماده می سازد.

داستان این فیلم روایتگر ماجرای دختری چهارده ساله به اسم می است که در روستایی واقع در ویتنام زندگی میکند و باید به عقد مالک ثروتمند آن منطقه در بیاید.

داستانیک استاد هنرهای رزمی که قصد احداث یک مدرسه هنرهای رزمی را دارد، اما برای این کار باید ابتدا با استاد هشت مدرسه دیگر مبارزه کند و همه آنها را شکست دهد.

«هشر» (جزف گوردن لویت) یک مرد تنها و منزوی است. او از همه چیز و همه کس تنفر دارد. به موهای بلند روغنی اش و خالکوبی هایش خوش است. کم غذا می خورد و بیشتر سیگار دود می کند. او در ون خودش زندگی می کند، تا اینکه با پسرچه ای بنام «تی جی» آشنا می شود...

فیلمی نیمه اتوبیوگرافی بر اساس دوران کودکی اسپیلبرگ.

داستان دو مدل که خود را در یک دوراهی در حرفه خود می بینند.

دختر اشراف زاده 17 ساله بنام زر ( کیت وینسلت ) که برای یک ازدواج اجباری رهسپار آمریکاست. عاشق یک جوان هنرمند فقیر بنام جان ( لئوناردو دی‌کاپریو ) در جریان سفر با کشتی تایتانیک میشود.اما بزرگترین کشتی ساخته شده آن سال ها دچار سانحه میشود و...

داستان پلیسی که میان امور داخلی و شهردار فاسد گرفتار شده است.

«جکی وانمارسنیل» یک گاودار جوان در لیمبورگ است. هم اکنون یکی از دامپزشکان پست و سنگ دل پیش او آمده تا یک معامله بودار و قابل بحث را با یکی از سوداگران بدنام کشور جوش دهد.

داستان سه خواهر که در خانه مادربزرگشان زندگی می کنند و به زودی خواهر ناتنی 13 ساله‌شان نیز به جمع آنها می پیوندد.

یک کارآگاه در مورد مرگ یک پدرسالار خانواده ای عجیب و غریب و مبارز تحقیق می کند.

ماجرای اسبی به نام «اسپریت» که در یکی از اردوگاه های کوچک سواره نظام محبوس می شود، اما به کمک سرخ پوستی شجاع به نام «لیتل کریک» می گریزد. «اسپریت» خیلی زود دل باخته ی مادیان کوچک «لیتل کریک»، «رین» می شود...

داستان دختری خارق‌العاده که با ذهنی تیز و تخیلی روشن، جرأت می‌کند برای تغییر داستان خود با نتایج معجزه‌آسایی موضع بگیرد.

این فیلم داستان یک زوج که به تازگی ازدواج کرده اند را روایت می کنند. بعد از گم شدن زن خانواده تحت شرایطی عجیب و غریب، زندگی آن ها به خطر می افتد...

سامیر و نرگس، پس از غلبه بر همه مشکلات، وقتی ناندینی کوچک وارد زندگی آنها می شود و خانواده آنها کامل می شود، پرتوی از آفتاب را پیدا می کنند. اما شادی آنها کوتاه مدت است. در یک پیچ و تاب عجیب از سرنوشت، ناندینی ناپدید می شود.

فیلم افتخار به تبعیضهای علیه سیاهان در جامعه امریکا بویژه در جنگهای داخلی این کشور می پردازد. این جنگها بین ایالات شمالی، متحدین، و ایالات جنوبی رخ می دهد. مسئولین شهر بوستون در ماساچوست، از ایالات شمالی، که مخالف برده داری هستند هنگی از سیاهان را تشکیل می دهند و «رابرت شاو» (متیو برودریک)، فرزند یکی از متنفذین شهر را فرمانده این هنگ می کنند. شاو به آموزش این هنگ که اکثرا برده های فراری ایالات جنوبی هستند می پردازد اما گویا تبعیضهای موجود اجازه رفتن به جنگ را نمی دهند و حتی کفش و لباس نیز به آنها نمی دهند. شاو با این تعصبات مبارزه می کند و ...

یک زوج جوان تصمیم به بچه دارد شدن می گیرند. آنها خیلی خوشحال و مضطرب هستند تا اولین فرزندشان به دنیا بیاید. اما مثل اینکه نوزاد دارای بیماری سندرم است و...