عاشقانه

فیلم در رابطه با دو همسایه بیوه (رابرت ردفورد، جین فوندا) می باشد که یک رابطه غیر منتظره در شهر کوچک کلرادو ایجاد می کنند.

داستان زنی پر افاده از طبقه ی متوسط جامعه که در انتظار دوران بازنشستگی قریب الوقوع خود می باشد اما متوجه می شود همسرش در کارهایی همدست بهترین دوستش بوده و حالا به همراه خواهر کولی خود که در منطقه ای فقیر نشین زندگی می کند، تبعید شده است.

«اسکات پیلگریم» باید برای بدست آوردن قلب دختری که عاشقش شده، هفت دوست پسر سابق و مخوف او را شکست میدهد.

این فیلم زندگی یک ناشر روسی بنام «لیو تولستوی»، و تلاش او برای برقرار کردن توازن در ثروت و شهرت در زندگی خصوصی اش را به تصویر می کشد...

میشل و آلن با هم رابطه دارند. آنها تصمیم می گیرند از والدین خود دعوت کنند تا بالاخره در مورد ازدواج با هم ملاقات کنند. به نظر می رسد، والدین از قبل یکدیگر را به خوبی می شناسند، که منجر به برخی نظرات متفاوت در مورد ازدواج می شود.

در این قسمت از فیلم ماما میا، سوفی حقایقی دررابطه با گذشته مادرش کشف می کند؛ حقایقی مربوط به دوران بارداری او.

سال 1950 در لندن، رینالد وودکوک طراح لباس معروف که در طراحی خیلی مشکل پسند می باشد، با زنی به نام "آلما" آشنا می شود که باعث بوجود آمدن ایده های جدید برای رینولد می شود.

داستان بر اساس زندگی واقعی زندگی "مری گریفیت" می باشد که پسرش به دلیل تعصبات مذهبی او بدست به خود کشی زده...

روایت نویسنده ای نابینا بنام «هری» ( هومار ) است که ۱۴ سال قبل در تصادف رانندگی علاوه بر بینایی، عشق خود «لنا» ( کروز ) را از دست داده است...

یک مرد بعد از اینکه با عشق زندگی اش بهم میزند، برای آرامش یافتن رو به مواد مخدر می آورد. در همین حال یک دختر نوجوان نیز گرفتار دنیای فاحشگی شده است...

"کلیر" که یک معلم مطلقه 50 ساله می باشد، صفحه فیسبوکی جعلی می سازد و خودش را دختری 24 ساله معرفی می کند. او از عکس های یک دختر جوان زیبا استفاده می کند. اما چرا او باید چنین شخصیت تخیلی را خلق کند؟

در این دنیا، افراد زیادی وجود دارند که به دو گروه رابطه ی "دوستانه" و "عاشقانه" تقسیم بندی می شوند. مرز بین این دو رابطه، محدوده ی دوستی نامیده می شود. منطقه ای ویژه برای کسانی که در این میان، وا مانده اند ...

داستان مردی که سعی دارد زنش را مجددا عاشق خود کند؛ پس از بیدار شدن از خوابی که در واقعیتی دیگر است، همسرش او را اصلا نمی شناسد...

داستانی پر احساس، از بالغ شدن یک جوان در «تفلیس» مدرن، پایتخت «گرجستان»، که برای پیوستن به گروه رقص ملّی در تلاش‌ست و همزمان در رستورانی پیش‌خدمت ست، امّا با وارد شدن رقصنده جدید مستعدی در کلاس تمرین خود، از این تعادل خارج می‌شود و…

نیکولاس یک مرد جوان است. او می داند که با دیگران متفاوت است؛ موضوعی خجالت آور و غیر قابل قبول درباره ی او وجود دارد که باید مخفی بماند و یا حتی انکار شود. دولت آفریقای جنوبی درگیر جنگی در مرز آنگولا شده است و تمام مردان سفید پوست بالای شانزده سال باید به صورت اجباری به مدت دو سال برای دفاع از این رژیم نژاد پرست، در ارتش خدمت کنند. درست در زمانی که ترس و وحشت نیکولاس را مجبور می کنند که برای مخفی ماندن، وقایع غیر قابل قبولی را بپذیرد، او با یکی دیگر از سربازان که مانند او متفاوت است، رابطه ای صمیمی برقرار می کند. اکنون هر دوی آن ها در خطر هستند، خطری که از آتش دشمن نیز جدی تر است...

داستان فیلم درباره یک زن و شوهر است که تصمیم می گیرند کودکی را به فرزندی قبول کنند. اما با پیدا شدن مادر اصلی کودک و ماجراهای آن باعث می شود که ...

دو زوج جوان سعی در کشف ابعاد مختلف روابط عاشقانه شان دارند.

داستان زندگی دختری به نام میلا که به شدت مریض بوده و عاشق یک دلال موادمخدر به اسم "موسی" می شود. در این راستا والدینش تبدیل به بدترین کابوس زندگی او می شوند.