نیوزلند

یک هابیت مردد به نام بیلبو بگینز, با گروهی از دورف های شجاع راهی "کوهستان تنها" می شود. تا خانه کوهستانی و گنجینه آن را از اسماگ باز پس بگیرد.

دورف ها به همراه بیلبو بگینز و گاندالف خاکستری، به سفر خود برای نجات اربور، شهر مادری شان، از دست اسماگ، ادامه می دهند. بیلبو بگینز هم تحت نفوذ حلقه ای مرموز و جادویی می باشد.

بیلبو و گروه همراهش مجبور به درگیری با گروهی از مبارزان می شوند, تا مانع سقوط کوهستان تنها به تاریکی شوند.

«تن تن»، خبرنگار جوان بلژیکی، اینبار به همراه کاپیتان «هادوک» درگیر ماجرای راز یک کشتی غرق شده ی قدیمی و محموله ی مخفی اش میشود که توسط جد کاپیتان هادوک هدایت می شده. اما کس دیگری هم در جستجوی این کشتی است...

ظهور لایکنها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لایکنها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لایکنها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما...

یک هابیت مهربان از اهالی شایر و هشت همراهش برای نابودی یک حلقه قدرتمند راهی سفر می شوند؛آنها قصد دارند سرزمین میانه را از شر ارباب تاریکی، "سارون" نجات دهند.

همزمان بانزدیک شدن فرودو و سم به موردور,پیروان پراکنده آنهادر برابر متحد جدید سارون،یعنی "سارومان"، وگروه های وحشی آیزنگارد ایستادگی می کنند.

گاندالف و آراگورن دنیای مردان را در برابر سپاه سارون رهبری می کنند, تا توجه او را از فرودو و سم که با یک حلقه به کوه نابودی نزدیک می شوند، به سمت خود جلب کنند.

در سال ۱۹۸۲ یک سفینه فضایی غول پیکر، حامل گروهی از موجودات فضایی ملقب به «میگو»، در آفریقای جنوبی ظاهر شد. ۲۸ سال بعد، دیگر از آن خوش آمدگویی ابتدایی انسان‌ها خبری نیست. منطقه‌ای که موجودات فضایی در آن فرود آمدند اکنون به یک منطقه نظامی بنام «ناحیه ۹» تبدیل شده است، جایی که این موجودات در آن حبس شده‌ا ند, ماجرا از آنجا آغاز می شود که ...

داستان سه قانون شکن که بصورت تصادفی با هم همسفر شده و با یک ماشین زرد رنگ به اقصی نقاط نیوزیلند سفر میکنند و بخاطر آشوب هایشان پلیس و رسانه ها نیز در تعقیبشان می باشند.

در این فیلم مستند شاهد تصاویر بازسازی و رنگی شده ‎ی جنگ جهانی اول هستیم که بسیاری از این تصاویر تا پیش از این هرگز به نمایش در نیامده بودند. پیت جکسون برای ساخت این فیلم مستند که توسط موزه‎ی سلطنتی جنگ سفارش داده شده است، از فیلم‌ها و صداهای آرشیوی استفاده کرده است.

داستان فیلم درباره یک پسر بچه سرکش و عمویش می باشد که در جنگل های نیوزلیند گم می شوند و…

فیلم "عقاب در برابر کوسه" درباره زندگی دو فرد ساده و اجتماعی است و اینکه چگونه آنها از طریق انجام کارهای عجیبی از جمله تلافی کردن زورگویی‌های قلدرهای دوران مدرسه، خوردن ساندویچ و بازی‌های ویدیویی در پی پیدا کردن عشق هستند...

داستان چند خون آشام که در تلاشند بر موانع زندگی غلبه کنند.

داستان پسر بچه ای که طرفدار دو آتیشه کتاب های کمیک می باشد و در شرایطی قرار می گیرد که خود باید تبدیل به یک ابرقهرمان شود و برای نجات دوستش با مردی شرور بجنگد.

زن و شوهری جوان دو فرزند خود را در حادثه‌ای از دست می‌دهند. زن دیگر تحمل ندارد، اما شوهرش به او کمک می‌کند و شوق زندگی را به وی بازمی‌گرداند. مدتی بعد مرد در حادثه‌ای کشته می‌شود و به بهشت می‌رود. زن که این بار یار و یاوری ندارد، خودکشی می‌کند و مرد سفری از بهشت به دوزخ را برای یافتن همسرش آغاز می‌کند...

در قرن نوزدهم میلادی، یک پسر نوجوان ۱۷ ساله‌ به نام جی کاوندیش (اسمیت میفی)، سفری طولانی در خط مرزی آمریکا را آغاز می‌ کند، هدف او پیدا کردن تنها بازمانده فامیل خود (یک زن ۳۵ ساله) است. در طول راه مردی مرموز (مایکل فاسبندر) به نام سیلاس با وی همراه می‌ شود. سیلاس که از گذشته مرموز خود فرار می‌ کند به کمک جی کاوندیش می‌ آید. بزودی مشکلات این دو در یکدیگر گره می‌ خورد و سیر ماجراها را به سمت دیگری می‌ برد.

یکی از شهرهای کوچک آلاسکا که در آن به مدت یک ماه از نور خورشید خبری نیست ، مورد حمله ی عده‌ای خون آشام‌ قرار می گیرد و…