خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای. پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد که این دو در مراحل مختلف زندگی هستند اما به نوعی مسیر آنها باهم گره خورده است.

فیلم با یک فلش بک آغاز می شود و فصلی تاریک از دوران کودکی شخصی به نام رامانا را به نمایش می گذارد ، دورانی که در آن پدرش به جرم قتل زندانی می شود و مادرش او را رها می کند. در حالی که رامانا با خانواده پدری خود در گونتور بزرگ می شود، مادرش به حیدرآباد باز می گردد،و به دستور پدرش ونکاتا سوامی وارد سیاست می شود و ...

یک NRI و همسرش تصمیم می گیرند در خانه اجدادی خود بمانند، بدون توجه به هشدارها در مورد ارواح. به زودی، اتفاقات غیرقابل توضیحی باعث می شود که او با یک روانپزشک تماس بگیرد تا به حل معما کمک کند.

زمانی که غریبه‌های ریت و روهان از مسیرشان عبور می‌کنند، سفر آنها به یک عمارت متروکه و روح مخوفی منتهی می‌شود که 18 سال در دام افتاده است.

خطوط بین عشق و وسواس در این مهیج عاشقانه مملو از پیچش های غیرقابل پیش بینی و چرخش های تیز محو می شود.

سفر عشقی نفس گیر و الهام بخش ازیک مرد معمولی سوری و عاشق تاانی

وقتی توسعه‌دهندگان تهدید می‌کنند که پارکی دوست داشتنی را در محله را تخریب می‌کنند، آرچی و دار و دسته اش سعی می کنند به هر نحوی که شده، جلوی این کار را بگیرند.

ستاره بالیوود به نام ویجی کومار باید گواهینامه خود را تمدید کند. افسر مسئول اینکار از طرفداران سرسخت ویجی است اما به زودی به دشمنی میان آن‌ها منجر شده و…

بابرائو، راجو و شیام پس از اینکه از ژنده پوش به ثروت رسیده اند، با خوشبختی زندگی می کنند. با این حال، پول لذت ثروت و همراه با آن طمع به دست آوردن پول بیشتر را به ارمغان می آورد. و بنابراین، با یک دان به عنوان یک سرمایه گذار ناآگاه، راجو یک بازی جدید را آغاز می کند.

سه مرد بیکار به دنبال پاسخی برای همه مشکلات مالی خود هستند - اما وقتی فرصت آنها فرا رسید، آیا آنها می دانند که با آن چه کنند؟

تاریخچه خدمات پستی را از زمان اولین پستچی تا زمان کنونی ردیابی می کند.

راهول ثروتمند پس از ازدواج با یک زن فقیر توسط پدرش طرد می شود و برای ساختن زندگی جدیدی به لندن نقل مکان می کند. سال ها بعد، برادر کوچکترش روهان که اکنون بزرگ شده است، مأموریتی را آغاز می کند تا راهول را به خانه بازگرداند و خانواده را دوباره جمع کند.