در حال تماشا

مردی کلاهبردار بنام «ایروینگ روزنفیلد» (کریستین بیل) به همراه شریک انگلیسی اش «سیدنی پراسر» (ایمی آدامز)، مجبور می شود برای یک مامور پلیس فدرال بنام «ریچی دی‌ماسو» (بردلی کوپر) کار کند. مامور دی‌ماسو آن ها را مجبور می کند که وارد دنیای مافیا شوند...

در سال هزار و نهصد و هشتاد و شش میلادی ،در استان گیونگی کره جنوبی ،دومین جسد زنی جوان پیدا می شود .

پس از اینکه برادر جین سئوک از چنگال گروگان گیرها آزاد می شود، به مردی متفاوت تبدیل شده و هیچ چیز از نوزده روز گذشته را به خاطر نمی آورد. جین باید از حقیقت پشت پنهان این آدم ربایی پرده بردارد.

بازیگر ناموفق و فراموش شده ی تلویزیون و بدلش در تلاشند تا نامی برای خود در جریان ساخت فیلمی در لس آنجلس 1969 دست و پا کنند.

یک زن به عنوان یک دستیار (خدمت کار) یک زن ژاپنی استخدام میشود، اما او فریب داده میشود و به طور مخفیانه درگیر یک توطئه میشود ...

در سال 1986، «ران وودروف» پس از اینکه مطلع می‌شود مبتلا به بیماری ایدز شده، به دنبال راهی است که برای خود و سایر افرادی که از این بیماری رنج می‌برند داروهای مورد نیاز را تهیه کند اما جالب اینجاست که بیشتر داروهای موثر، از طرف سازمان غذا و داروی آمریکا ممنوع اعلام شده‌اند.

یک کارآگاه در مورد مرگ یک پدرسالار خانواده ای عجیب و غریب و مبارز تحقیق می کند.

در اواخر قرن نوزدهم در لندن، رابرت انجیر، همسرش جولیا و آلفرد بوردن بعنوان دستیاران یک شعبده باز باهم کار می کنند. جولیا بر اثر یک تصادف در حین اجرا جان میدهد و رابرت، آلفرد را بخاطر مرگ همسرش سرزنش می کند و رابطه دوستانه بین آن‌ها جایش را به دشمنی میدهد. بعد از مدتی هردو شعبده باز هایی مشهور، و رقبایی سرسخت برای یکدیگر می شوند و در اجرای یکدیگر خرابکاری می کنند. وقتی آلفرد یک حقه ناب را روی صحنه اجرا می کند، رابرت غرق در تلاش برای فاش کردن راز رقیبش می شود و این کار او عواقب غم انگیزی را به دنبال دارد.

دامینیکا اِگُرُوایِ بالرین، به عضویت مدرسه‌ی اسپارو که یک سرویس اطلاعاتی روسی است در می‌آید که در آن‌جا مجبور می‌شود از بدنش به عنوان سلاح استفاده کند. اما در اولین ماموریتش، که در آن هدفش یک مامور سی‌آی‌اِی است، امنیت هر دو کشور روسیه و آمریکا در خطر قرار می‌گیرد.

یک نویسنده جاه طلب در طی جنبش حقوق مدنی دهه 1960, تصمیم می گیرد کتابی از زاویه دید خدمتکاران آمریکایی آفریقایی تبار خانواده های سفید پوست بنویسد و رنج و مشکلات آنها را به تصویر بکشد.

زنی به «جیک گیتس» (جک نیکلسون)، کارآگاه خصوصی، مراجعه و ادعا می‌کند که همسرش «هالیس مارلی» (دارل زوئرلینگ) که ریاست منابع آب شهری را بر عهده دارد با دختری جوان رابطه دارد. گیتس، هالیس را زیر نظر می‌گیرد و از او و آن دختر نوجوان عکس می‌گیرد، اما بدون آنکه خود بخواهد این عکس در روزنامه ها چاپ می‌شود و پس از مدتی کوتاه هالیس به قتل می‌رسد...

داستان فیلم در مورد اعضای بیکار خانواده‌ی بی‌پولی است که به یک خانواده‌ی ثروتمند تعدی می‌کنند اما در مخمصه می‌افتند.