آمریکا

سریال در مورد رییس جدید یک بیمارستان است که قوانین بیمارستان را تغییر میدهد تا بتواند یک بیمارستان نوین و بهتر را داشته باشید و ….

داستان فیلم پیرامون زندگیِ "برندون بورلسورث" می باشد، کسی که احتمالاً بعنوان بزرگترین بازیکن فوتبال دانشگاهی آمریکا شناخته میشود.

داستان فیلم درباره‌ی زوجی به نام های بیلی و ماری است که میخواهند در آستانه سال نو از هم جدا شوند، تا اینکه یک فرشته 8 ساله از آسمان به سراغ آنها می آید و قصد دارد مانع از این کار شود...

یک وکیل مدافع در حال تلاش برای رسیدگی به پرونده یک نگهبان زندان که اهل آفریقای جنوبی است می باشد که وی شاهد یک اعدام غیرقانونی بوده است و ...

بازرس لس آنجلسی به نام ستوان کلمبو با استفاده از روش هایی مختلف و رفتاری جسورانه سعی می کند پیچیده ترین مسائل جنایی را حل کند.

کانگستر نیویورک پس از شهادت علیه همکاران سابق خود به روستایی در نروژ برای مخفی شدن می رود .

یک کمدی اسپشیال از عزیز نصیری که درباره مسائلی از قبیل دیدن فیلم های پورن و مشکلات قرار گذاشتن در نیویورک سیتی صحبت می کند.

دو پلیس فاسد بطور اتفاقی یک مامور مبارزه با مواد مخدر را به قتل رسانده و برای پوشاندن رد خود، جنایت را به گردن مردی بی خانمان می اندازند...

داستان زندگی عجیب و باورنکردنی شعبده بازی به نام هری هودینی که کار های خطرناک و باورنکردنی اش شهرت بسیاری برایش در پی داشت.

داستان فیلم در مورد «لیلین» است که به خواسته ی یکی از عزیز ترین دوستانش حاضر می شود محموله ای را به آلمان قاچاق کند...

«جک تیلر» (کلونی) را همسر سابقش با دخترشان تنها گذاشته است. «جک» برای تهیه ی گزارش در مورد رشوه خواری در شهرداری باید تمام وقت روزانه اش را در اختیار داشته باشد. یک خانم آرشیتکت به نام «ملانی پارکر» (فایفر) هم در وضع مشابهی است، او نه تنها باید طرح یک ساختمان بزرگ چند صد میلیون دلاری را آماده کند، بلکه نباید بگذارد رئیسش بفهمد که او پسر کوچکی دارد...

«جک فولی» (جورج کلونی) که حرفه ای ترین و موفق ترین سارق بانک در تاریخ کشور بوده و در دو دهه اخیر بیشترین سرقتها را از بانکها انجام داده است موفق می شود با کمک بهترین دوست و دستیارش که «بودی» نام دارد از زندان بگریزد. اما در طول فرار از زندان او یک مامور زن اف بی آی به اسم «کارن» (جنیفر لوپز) را نیز بعنوان گروگان می گیرد و ...

داستان ترانوس، کمپانی چند میلیارد دلاری و موسسش الیزابت هولمز که جوان‌ترین میلیاردر زن شناخته می‌شد اما با خاطر کلاهبرداری از بین رفت.

داستان پسری که در "جزیره بزرگ" رشد کرده و به دنبال پدرش در میان مشتریان عمویش است.

یک بازیگر سالخورده که سالیان سال در اوج محبوبیت و شهرت بوده اکنون باید زندگی جدید خود را به عنوان مدرس بازیگری ادامه دهد.

داستان فیلم 10 سال پس از گم شدن دکستر مورگان در چشم طوفان لورا اتفاق می افتد. او اکنون با نامی جعلی در شمال نیویورک، دور از خانه اصلی خود در میامی زندگی می کند.

برلین، اوایل دهه ی 1930. «سلی بولز» (مینه لی) یکی از نمایش گران کلوب کیت کت با «برایان رابرتس (یورک) آشنا می شود؛ یک جوان تحصیل کرده ی انگلیسی که برای پیش رفت زبان آلمانی اش به برلین آمده و با آموزش زبان انگلیسی روزگار می گذراند. آن دو ابتدا دوستی ساده ای را آغاز می کنند اما پس از چندی به هم دل می بازند...

فرانسیس دختر نوجوان هفده ساله‌ای است که در تابستان 1963 برای گردش و مسافرت به همراه خانواده اش به شمال نیویورک می‌روند. پدرش یک دکتر است و از فرانسیس انتظار دارد که به دانشگاه برود و با یک دکتر ازدواج کند. فرانسیس با یک مربی رقص به نام جانی اشنا می‌شود. رقاصه‌ای که با جان می‌رقصد حامله می‌شود و از کار باز می‌ماند. فرانسیس بدون اگاهی خانواده اش آمادگی خود را برای رقص اعلام می‌کند تا با اینکار به انها کمک کند. جانی می‌پذیرد. از آنروز جانی مربی رقص فرانسیس می‌شود و تمام وقت با او کار می‌کند. کم کم بین آنها عشقی به وجود می‌آید. فرانسیس می‌ترسد آنرا با پدرش در میان بگذارد. زیرا به طور قطع پدر حاضر نمی‌شود دخترش با یک مربی رقص ازدواج کند...