آمریکا

«شاه میمون» که برگرفته از یک رمان چینی نوشته شده در قرن شانزدهم است، روایتگر داستان میمونی است که از قبلیه خود طرد می شود و سعی می کند که به گروهی موسوم به جاودانه ها بپیوندد،راه جاودانه شدن و رسیدن به این مقام، شکست موجودی شیطانی به نام پادشاه اژدهاست. در این راه او با دخترکی روستایی که به شدت طرفدار اوست و میخواهد دستیار او باشد، همراه می شود تا بتوانند با کمک یکدیگر به هدف هایشان دست پیدا کنند...

سال 1957 است . لو فورد جانشین کلانتر در منطقه ای در نزدیکی تگزاس به نام سیرکا است که وظیفه دارد پسر یکی از ثروتمند ترین افراد شهر را از شر یک رابطه عاطفی با یک ف**شه به نام جویس خلاص کند . او باید جویس را به خارج از شهر انتقال دهد تا از یک رسوایی بزرگ جلوگیری شود اما لو هنگام انجام ماموریت درگیری رابطه ی با جویس می شود اما او در عین ناباوری نقشه قتل جویس را می کشد

یک دانش‌آموز محبوب دبیرستانی که مورد تحسین همسالانش قرار می‌گیرد، تصمیم می‌گیرد یک روز را از مدرسه مرخصی بگیرد، و برای آن نهایت تلاش خود را می‌کند و این باعث ناراحتی مدیرش می‌شود که هر کاری برای متوقف کردن او انجام می‌دهد.

دو پلیس که کاملاً مخالف یکدیگرند، باید اختلافات خود را کنار بگذارند تا باندی از قاچاقچیان مواد مخدر را دستگیر کنند.

در حومه هوویل، گرینچ سبز و انتقام جو زندگی می کند که قصد دارد کریسمس را برای همه شهروندان شهر خراب کند.

شکارچی معروف هیولا به ترانسیلوانیا فرستاده می شود تا کنت دراکولا را که از تحقیقات دکتر فرانکنشتاین و یک گرگینه برای اهداف پلید استفاده می کند، متوقف کند.

پس از یک طلاق تلخ، یک بازیگر خود را به عنوان یک زن خانه دار در می آورد تا زمانی را با فرزندانش بگذراند که توسط همسر سابقش نگهداری می شوند.

گروهی از دانش‌آموزان دبیرستانی، مندی لین، دختری بی‌گناه و دوست داشتنی را به یک مهمانی آخر هفته در یک مزرعه دورافتاره دعوت می‌کنند. در حالی که جشن ها ادامه دارد، تعداد خوشگذرانی ها به طور مرموزی شروع به کاهش می کند.

یک شعبده باز بنام «کریس جانسن» ( نیکلاس کیج ) توانایی دیدن اتفاقاتی که در چند دقیقه آینده رخ می دهند را دارد. FBI از او کمک می گیرد تا با استفاده از مهارتش بتواند جلوی یک حمله تروریستی را بگیرد...

دوران خوش مایکل و سارا کوتاه مدت بود. زیرا پلیس فدرال او را به جرم قتل مادر مایکل، کریستینا دستگیر می کند.

زمانی که گروهی از سربازان سرکش به رهبری یک ژنرال تهدید به حمله گاز اعصاب از آلکاتراز علیه سانفرانسیسکو می کنند، یک شیمیدان و یک کلاهبردار باید از شهر دفاع کنند.

یک نگهبان در حالی که با دختر خردسالش از کاخ سفید بازدید می کند، برای نجات او وارد عمل می شود تا فرزندش را نجات دهد و از رئیس جمهور در برابر یک گروه شبه نظامی محافظت کند.

هنگامی که پسر یک کوسه به طور تصادفی در حین شکار کشته می شود، طعمه احتمالی او و برادر گیاهخوارش تصمیم می گیرند از این حادثه به نفع خود استفاده کنند.

در قرن بیست و دوم، و در یک شهر پیشرفته ، دانشمندی باهوش به نام تنما، Astro Boy ، یک کودک روباتیک با قدرت فوق العاده، دید اشعه ایکس و توانایی پرواز را می سازد. Astro Boy به کاوش در جهان و یافتن مقبولیت می پردازد و در این فرآیند یاد می گیرد که انسان بودن چیست و کمی از احساسات انسانی را درک میکند. او که متوجه شد دوستان و خانواده اش در مترو سیتی در خطر هستند، از قدرت باورنکردنی خود برای نجات همه چیزهایی که دوست دارد استفاده می کند.

هنکاک ابرقهرمانی است که رفتارهای نسنجیده‌اش صدمات میلیونی را به همراه دارد. زمانی که فردی را نجات می دهد به او کمک می کند وجهه عمومی خود را بهبود بخشد.

جان مک‌کلین و صاحب فروشگاه هارلم توسط تروریست آلمانی سایمون در شهر نیویورک هدف قرار می‌گیرند، جایی که او قصد دارد از ساختمان فدرال رزرو غارت کند.

یک پسر خیابانی مهربان و یک وزیر تشنه قدرت برای یافتن چراغ جادویی که قدرت برآورده کردن عمیق ترین آرزوهای آنها را دارد، رقابت می کنند.

پس از خراب کردن شهرت خود در شهر، یک جوجه کوچولو شجاع باید به کمک همشهریان خود بیاید تا با بیگانگانی که قصد تهاجم به شهر آنها را دارند مبارزه کنند و...