الکساندر، پسری که در یک کمون توقیف شده بزرگ شده است، متوجه می شود که عدم تمایل او برای قرار گرفتن در صف، او را در مسیر برخورد با گرگوری، رهبر کاریزماتیک و سلطه گر جامعه قرار می دهد.

این فیلم به عنوان اولین نمایش انگلیسی زبان گارونه عمل می کند و سه رشته داستانی مجزا را در هم می آمیزد.

در مورد دختر ناشنوایی است که خیلی به خودش سخت می گیره و در این حین یه نفر رو به عنوان دستیار و به پیشنهاد رئیسش پیش خودش استخدام می کنه که از قضا ایشون هم آدم تبهکاری هست ولی ...

فیلم از آخر به اول می آید. ماجرای فیلم حول شبی در پاریس رخ می دهد، که زنی بنام «آلکس» (مونیکا بلوچی) در زیرگذر توسط یک غریبه مورد تجاوز قرار می گیرد.

پرنسس فو یی، تنها دختر امپراتور چین، هان ژواندی، از دست شاهزاده سرکش، دنگ تسین کین که برعلیه امپراتور کودتا کرده است، فرار می کند و به دهکده ای که گول ‌ها(بومیان فرانسوی) زندگی میکنند،می گریزد.او از آستریکس و اوبلیکس کمک می گیرد تا انتقام از شاهزاده انتقام بگیند، در همین حین ژولیوس سزار هنگ های ارتش خود را به چین می برد تا از دنگ تسین کین دفاع کند

کمیسر «پی یر نیمانس» وارد منطقه کوهستانی گوئر نان می شود تا درباره قتل کارمندان دانشگاهی در آن حوالی تحقیق کند. جسد قربانیان در کوهستان پیدا شده در حالی که بعد از ساعت ها شکنجه شدید، با زخم های بی شمار روی بدنشان، و چشمان از حدقه در آمده جان داده اند...

داستان جورجیا نولان شانزده ساله که آرزو دارد اولین زن آتش نشان جهان باشد. هنگامی که یک آتش افروز مرموز شروع به سوزاندن برادوی می کند، آتش نشانان نیویورک شروع به ناپدید شدن می کنند.

این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته و پرداخته شده است و داستان آن در زمان جنگ جهانی اول اتفاق می افتد و نگاهی دارد به رابطه تیره میان «کارل گوستاو یونگ» و «زیگموند فروید» و مناقشه ای که میان آن دو وجود دارد.

"رابطه" روایتگر داستان سریالی است که به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه اشتباهات گذشته ما پتانسیل تخریب آینده ما را دارند...

زنی بدلیل رشد یک گل در ریه هایش، از بیماری نادری رنج می برد و...

در یکی از محله های فقیر نشین حومه ی پاریس، یک مجتمع مسکونی به محاصره ی پلیس درمی آید. سه جوان ساکن در مجتمع، «سعید» (تاقمائویی)، عرب مهاجر؛ «ون» (کاسل)، یهودی کله شق؛ و «اوبر» (کونده)، افریقایی بوکسور، که به خاطر بی کاری به شغل های پست و سرقت و خرید و فروش مواد مخدر روی آورده اند، با پلیس درگیر می شوند...

داستان نویسنده ای به نام لوئیس که به یک بیماری لاعلاج مبتلا شده است. او پس از غیبتی طولانی نزد خانواده‌ی خود بازمیگردد تا به آنها بگوید که به زودی می‌میرد.

یک دلال حراج های هنری که با یک گروه خلافکار همدست است در حین سرقت دچار حادثه می شود. یک روانشناس وظیفه دارد تا با استفاده از هیپنوتیزم کاری کند تا او مکان نقاشی مسروقه گمشده را به یاد بیاورد و ....

«نینا» مدت زمان زیادی از عمر خود را صرف یادگیری رقص باله نموده و برای رسیدن به موفقیت، سخت تلاش می‌کند. او برای به دست آوردن نقش اول باله‌ی «دریاچه‌ی قو» اثر «چایکوفسکی»، باید مربی سختگیرش را متقاعد کند که می‌تواند نقش قوی سفید و سیاه به صورت همزمان اجرا کند.

در شهر لندن و در یک رستوران روسی یک باند مافیای روسی فعالیت می‌کند. ریاست این گروه بر عهده «سیمون» و پسر کله شقش «کریل» است. راننده کریل، «نیکلای» خود را به همه افراد ثابت می‌کند و تنها شرطی که باید بپذیرد فراموشی خانواده‌است گرچه خود او هم از این بابت ناراحت نیست زیرا نسبت به پدر و مادرش هیچ احساسی ندارد.