شهر کوچک جرجیا. «آنی ویلسن» (بلانشت)، زن بیوه و مادر سه بچه، با تحلیل روانی همسایگانش برای خودش درآمد کوچکی دارد. او خیلی زود درگیر ماجرای یک قتل می شود و می کوشد تا با شم روانی اش قاتل را پیدا کند...

کیت بلانشت در این فیلم با یک سری مونولوگ چشمگیر در نقش مانیفست حضور یافته است.

در سال 1554 و پس از مرگ هنری هشتم کشور انگلستان در شرایط بحرانی به سر می‌برد. ملکه، فردی متعصب و نازاست که روزهای پایانی عمرش را سپری می‌کند. جانشین او یعنی خواهرش «الیزابت»، عقایدی کاملا متفاوت نسبت به بقیه دارد و چندان به سنت‌های انگلستان، پای بند نیست.

زنی برای گرفتن انتقام مرگ شوهرش، اقدام به بمب گذاری می کند. اما بر اثر انفجار، افراد بی گناه به قتل می رسند و او دستگیر می شود. در جریان بازجویی و محاکمه، زن و یک پلیس به یک دیگر علاقه پیدا می کنند...

اقیانوس شناسی بنام «استیو زیسو» تصمیم می گیرد از کوسه‌ای افسانه ای که دوستش را کشته است، انتقام بگیرد. از این رو خدمه ای را جمع می کند و ...

در سال ۱۹۵۰. مردی جوان بنام «تام ریپلی» (مت دیمون) از نیویورک به اروپا فرستاده می شود، تا در ازای گرفتن هزار دلار، یک پسر میلیونر خوش گذران بنام «دیکی گرین لیف» (جود لا) را به خانه‌اش، یعنی آمریکا باز گرداند. اما وقتی که نقشه اش با شکست مواجه می شود، دست به اقداماتی دور از انتظار می زند.

ماجرای یک سارق حرفه ای بنام دبی اوشن، که تلاش دارد تا با جمع کردن گروه، سرقتی غیرممکن از (مت گالا)، یکی از بزرگترین مراسمهای مد و لباس، رقم بزند.

یازده اپیزود که در کافه ها و رستوران ها می گذرد و در تمام آن ها وجود قهوه و سیگار مشترک است...

مشکلات بی پایان زندگی و خستگی باعث می شود تا یاسمین به شهر سان فرانسیسکو مسافرت کند تا به خواهرش که در آن شهر زندگی می کند ملحق شود اما …

داستان دختری اهل تگزاس که در یک مثلث عشقی اسیر شده راهی برایش باقی نمانده است.

داستان پسربچه ‎ی یتیمی که برای ادامه‌ی زندگی، به عمارت عمویش می‌رود. او پس از مدت کوتاهی درمی‌یابد که عمویش به همراه یکی از همسایه‌ها، دو جادوگر هستند که در تلاشند تا پیش از نابودی دنیا، ساعتی را که در داخل یکی از دیوارهای عمارت جاسازی شده پیدا کنند. اما…

«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در یک مدرسه ی بریتانیایی تدریس می کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار می گیرد و این دو خیلی زود دوست می شوند. تا این که یک شب که «باربارا» تا دیروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه ای می شود که نمی بایست می دید. حالا او چیزی را می داند که افشایش ممکن است زندگی خانوادگی «شبا» را به خطر اندازد....

تِرز (رونی مارا) دختر جوانی است که به عنوان فروشنده موقت در یک فروشگاه اسباب بازی فروشی مشغول به کار است. وی که علاقه فراوانی به عکاسی نیز دارد در یکی از روزهای فعالیتش در این فروشگاه، با زنی به نام کارول (کیت بلانشت) آشنا می شود که قصد خرید یک اسباب بازی برای دخترش را دارد. کارول پس از خروج از فروشگاه بصورت اتفاقی دستکش خود را در فروشگاه جا می گذارد و ترز نیز تصمیم می گیرد تا آن را به آدرس منزل وی ارسال نماید. کارول که درگیر ماجرای جدایی اش از همسرش هارج (کایل چندلر) و حق حضانت دخترش می باشد، در شرایط روحی نامساعدی به سر می برد. در این اوضاع، ترِز به زندگی کارول وارد می شود …

قرن نوزدهم،نیومکزیکو.پدری به خانه بر می گردد به امید اینکه با دختر بالغش "مگی" ارتباط برقرار کند.دختر او ربوده شده و این اتفاق آنها را وادار می کند با هم همکاری کنند تا او را بازگردانند...