وقتی مادر «میا ترموپلیس» (هاتاوی) اعلام می کند که پدر مرحومش، در حقیقت شاهزاده و صاحب تاج و تخت کشور کوچک اروپایی، «جنوویا»، بوده، در زندگی «میا» تغییر و تحول اساسی به وجود می آید: حالا «میا» تنها وارث آن تاج و تخت است و مادربزرگش، «ملکه کلاریس رینالدی» (اندروز) می خواهد آداب و رسوم اشرافی را به آن دخترک ناشی بیاموزد.

آن هاتاوی و ربل ویلسون، به عنوان کلاهبردار اینبار ایفای نقش می‌کنند. آن‌ها با یکدیگر همکاری کرده تا از مردی کثیف که به آن‌ها خیانت کرده انتقام بگیرند.

قرن نوزدهم، فرانسه. «ژان والژان» (هیو جکمن)، مردی است که بخاطر سرقتی که انجام داده، سال هاست از چنگ پلیسی بی رحم بنام «ژاور» (راسل کرو) می گریزد. او سرپرسی دختر یتیمی بنام «کزت» را بعهده می گیرد، و این تصمیم او زندگی هر دوی آن ها را برای همیشه تغییر می دهد...

داستان زنی که متوجه می شود حوادث فاجعه باری که در حال وقوع است که به نوعی با آشفتگی ذهنی که از آن رنج می برد، مرتبط می باشد.

زمانی که زن سابق کاپیتان قایق ماهی گیری برای کمک گرفتن به نزدش می‌آید، خود را گرفتار سردرگمی حقایقی می بیند که آینده اش را تحت شعاع قرار می دهد که ممکن است...

فیلم روز ولنتاین، داستان ده فرد مختلف در لس آنجلس در روز ولنتاین که سرنوشتشان به نوعی خاص رقم می خورد. افرادی که هر کدام برای این روز برنامه ریزی خاصی دارند اما اتفاقات متفاوتی برایشان اتفاق می افتد...

رافلو پرده از اسراری شوم برمی‌دارد که به مرگ‌های مشکوک و رو به افزایش بزرگ‌ترین شرکت مواد شیمیایی دنیا مرتبط می‌شود.

زندگی نامه جین آستین پیش از شهرت و روابط عاشقانه‌اش با یک مرد ایرلندی که احتمالا منبع الهام بخش خلق رمان‌های مشهور او می باشد.

راجع به یک رابطه پنهان و ممنوع دو گاوچران است که بهم علاقه عاطفی شدیدی دارند انیس (لدجر) و جک (گایلن هال) پس از گذشت چندین سال و تشکیل زندگی مشترک با همسرانشان باز هم به رابطه قبلی فکر می کنند و جک نهایتا تصمیم می گیرد انیس را پیدا کند…

ماجرای یک سارق حرفه ای بنام دبی اوشن، که تلاش دارد تا با جمع کردن گروه، سرقتی غیرممکن از (مت گالا)، یکی از بزرگترین مراسمهای مد و لباس، رقم بزند.

پلیسی برای پیوستن به تیپ ضد جرم مونتفرمیل به پاریس نقل مکان می کند. او از دنیایی زیرزمینی پرده برداری کرده که تنش های میان گروه های مختلف در آن ادامه ی داستان را رقم می زند.

«کیم» پس از مدت ها دوری از خانواده برای شرکت در مراسم عروسی خواهر بزرگترش، «ریچل» به خانه باز می گردد. اما خیلی زود و بار دیگر ارتباط «ریچل»، با پدر و مادرش دچار مشکل می شود...

«اِما» و «دکستر» در شبی که به مناسبت فارغ التحصیلی برپا شده، تمام مدت زمان شب را در کنار یکدیگر سپری می کنند و این شب را به خاطره ای به یاد ماندنی تبدیل می کنند. طبیعی است که بعد از این شب هرکدام از آنها به سمت زندگی خودشان خواهند رفت تا سرنوشت خودشان را تعیین کنند، اما اِما و دکستر تصمیم می گیرند تا هر سال در روز ۱۵ جولای ( روز فارغ التحصیلی ) با یکدیگر قرار بگذارند و …

شاهزاده «میا» ( هاتاوی ) اکنون ۲۱ ساله شده و برای اینکه بتواند تاج و تخت را به ارث ببرد، باید خود را برای ازدواج با اشراف زاده ای انگلیسی آماده کند...

دو دوست خوب زمانی که برنامه روز عروسیشان را در یک روز می گذارند تبدیل به دشمن هم می شوند...