ظاهرا «مری هینز» (رایان) همه چیز در زندگی دارد: خانه ای بزرگ و زیبا در کانتی کات،.. شوهری موفق و شغلی پاره وقت به عنوان طراح لباس در کارخانه ی پدرش. تا این که مانیکوریست (مازار) نزدیکترین دوستش، «سیلوی» (بنینگ) خبر می دهد که شوهرش با دختری به نام «کریستال» (مندس) رابطه دارد. ابتدا قرار بر بخشیدن شوهر و سرپوش گذاشتن بر ماجراست. اما خیلی زود کار بالا می گیرد و به طلاق می کشد...

در دوران نوجوانی، دانی پدر پسری به نام تاد شد و او را تا تولد 18 سالگی تاد به عنوان یک والد مجرد بزرگ کرد. حالا دانی درست قبل از عروسی تاد پس از سال ها دوری دوباره ظاهر می شود و دنیای داماد را به هم می ریزد.

«کندی هرون» (لیندزی لوهان) دختر والدینی جانورشناس است و در افریقا بزرگ شده. اکنون او وارد دنیای جدیدی می شود و قانون جنگل در این دنیا معنای جدیدی پیدا می کند. کندی که تا ۱۶ سالگی در خانه درس خوانده، حالا باید برای اولین بار به دبیرستان عمومی برود و با سلاح‌های روانی و قوانین نانوشته‌ی دنیای دختران نوجوان امروزی روبرو شود.

داستان در مورد پیرمردی در آینده نزدیک است که دچار آلزایمر شده است . ( او همچنین چند سالی را در زندان گزرانده است.) پسر او که نگران سلامتی پدر است برای او رباتی می اورد که به سلامتیش خیلی اهمیت می دهد و برای او هر کاری میکند که به رخداد اتفاقاتی منجر میشود .

زن جوانی قصد دارد ضمن شرکت در مهمانی سالانه ی خانواده ی دوستش ، به دوست خود پیشنهاد ازدواج دهد. اما…

«نیک مارشال» (گیبسن) در یک آژانس تبلیغاتی کار می کند و مردی زن ستیز است و همسر سابق و دختر و مستخدمه اش از دست او شاکی اند. شبی، «نیک» با ماشین تصادف می کند، اما صبح روز بعد در می یابد توانایی خواندن فکر زنان را پیدا کرده است. «نیک» ابتدا هراسان می شود، اما کم کم می فهمد که می تواند از این موهبت استفاده کند.

پس از شش سال امن نگه داشتن فروشگاه، "پاول بلارت" لیاقت یک تعطیلات عالی را دارد. به همین منظور او به همراه دختر نوجوانش که قرار است به زودی به دانشگاه برود، عازم لاس و گاس می شوند. اما امنیت تعطیلات سرش نمی شود و پاول باید مجددا دست به کار شود.