داستان یک زیست شناس مولکولی و همکارش که در آزمایشگاه خود شواهدی می یابند که ممکن است اساساً جامعه را تغییر دهد و رو به نابودی بکشاند.

یک رند ایتالیایی-آمریکایی از طبقه کارگر , راننده یک یک پیانیست کلاسیک آفریقایی-آمریکایی میشود تا به یک تور در سال 1960 به آمریکایی جنوبی سفر کنند و در مکان های مختلف اجرا کنند

در ماه مارس جو در حالی که به داستان مورد علاقه خواهران مارچ و چهار زن جوان که هر کدام تصمیم گرفتند زندگی کنند و زندگی

دو سرباز جوان بریتانیایی مأموریت دارند از مناطق تحت نفوذ دشمن عبور کرده و پیام توقف حمله‌ای را منتقل کنند که ممکن است به مرگ هزاران سرباز منجر شود.

سم داوسون مردی ست با ضریب هوشی یک بچه ۷ ساله؛ که همسرش پس از تولد دخترشان آندو را ترک می کند. سم نام دخترش را لوسی می گذارد و او را به تنهایی بزرگ می کند و رابطه عاطفی بسیار قویی بین این پدر و فرزند بوجود می آید. اما محدودیتهای ذهنی سم باعث ایجاد مشکلاتی برای آن دو می شود. قانون حکم می کند که لوسی باید از سم جدا شود و بنابراین سم با وکیلی قدرتمند به اسم ریتا هریسون که می خواهد توانایی هایش را با پیروزی در این پرونده به رخ همکارانش بکشد، همراه می شود تا از حق خود دفاع کند...

داستان این فیلم درباره تایلر راک، یک مزدور بی‌باک بازار سیاه است. هنگامی که از او درخواست می شود از مهارت های خود برای نجات فرزند ربوده شده یک جنایتکار بین المللی استفاده کند، مرگبارترین ماموریت شغلی‌اش آغاز می‌شود.

چهار هفته پس از پخش شدن ویروسی وحشتناک و علاج ناپذیر در انگلستان که قربانیان را به موجواتی دیوانه و وحشی تبدیل می کند، عده‌ای از بازماندگان برای یافتن یک پناهگاه، تمام کشور را زیر پا میگذارند.

«میشل برگ» پسری که در سنین نوجوانی عاشق و هم‌خانه‌ی زن میان‌سالی بنام «هانا» (کیت وینسلت) می‌شود. روابط عاشقانه‌ ی آن ها روز به روز بیشتر می‌شود، ولی پس از چند سال هنگامی که میشل در رشته‌ی حقوق تحصیل می‌کند، متوجه می‌شود که عشق قدیم‌اش هانا، به جرم جنایات جنگی و عضویت در حزب نازی آلمان در دادگاه کیفری در حال محاکمه است و این مسئله زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد...

وقتی «نیک فیوری» مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D درمیابد که امنیت زمین توسط «لوکی» مورد تهدید قرار گرفته ، به کمک ابرقهرمانانی چون «مرد آهنی»، «هالک شگفت انگیز»، «تور»، «کاپیتان آمریکا»، و «بیوه‌ی سیاه» به مقابله با او بر می خیزد، تا از بروز فاجعه در جهان جلوگیری کند.

زنی که از بیماری پارکینسون رنج می برد با یک دلال دارو آشنا می شود، و پس از مدتی در میابند که هردو معتاد چیزی هستند بنام «عشق».

داستان در مورد دو فرد جوان است که هرکدام متعلق به دنیای متفاوتی هستند، و عاشق یکدیگر شده اند...

رویاهای یک نوجوان زمانی محقق می شود که یک ستاره پورنو سابق در همسایگی خود نقل مکان کند و آنها عاشق یکدیگر شوند.